چکیده مقاله
هدف: علوم شناختی با ایجاد زمینه برای همراهی علم و فلسفه، نظریههای مفهومی و تجربی قابلدفاعی از ذهن به دست داده است. در این مقاله، تحولات روششناختی علوم شناختی و پیآمدهای آن در روششناسی پژوهشهای تربیتی بررسی میشود. روش: برای بررسی موضوع از روش استنتاجی استفاده شده است. یافتهها: نتایج نشان میدهد که با وجود تنوع روششناسیها در مطالعۀ ذهن (از قبیل تحلیل مفهومی، رویکرد محاسباتی، ماتریالیسم روش-شناختی و شبیهسازی)، تمایز دقیقی بین علم و فلسفه وجود ندارد. بنابراین، دست کم در دو بعد میتوان پیوند این دو حوزه را تصریح کرد: یکی مفروضات فلسفی حاکم بر روشهای علمی و دیگری تجربی بودن فلسفه. نتیجهگیری: بدین تربیت نوآوری علومشناختی در پژوهشهای تربیتی از جهت روششناسی این خواهد بود که مرز پژوهش فلسفی و علمی را در تربیت فروریخته و پژوهش فلسفی تربیت را در امتداد پژوهش در علم تربیت قرار میدهد.