شیوه های دلبستگی و ارتباط آن با مدل¬های خود و دیگران، و صفات شخصیتی دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه علوم پزشکی


نویسنده
عزیزه افخم ابراهیمی، دکتر بهروز بیرشک، ناهید مکنون
سال انتشار:

چکیده مقاله

هدف: در طول يك دهۀ اخير، شواهد روزافزون نشان داده‌اند كه جهتگيري‌هاي دلبستگي طرز فكر و احساسات مردم را دربارۀ روابط رومانتيك خود عميقاً تحت تأثير قرار مي‌دهند. بر طبق مدل دوعاملي دلبستگي رومانتيك بارتولوميو و هوروويتز، مدل‌هاي دروني «خود» و «ديگران» ابعاد نسبتاً مستقلي هستند كه در تركيب با يكديگر چهار شيوۀ دلبستگي رومانتيك بزرگسالي را تشكيل مي‌دهند كه عبارتاند از: شيوۀ دلبستگي رومانتيك امن، شيوۀ دلبستگي رومانتيك بي‌اعتنا، شيوۀ دلبستگي نگران، و شيوۀ دلبستگي رومانتيك ترسو. هدف: پژوهش حاضر، به عنوان بخشي از پروژۀ بين‌المللي توصيف سكسواليته در ايران، با همكاري دانشگاه برادلي ابعاد فرهنگي دلبستگي را مورد شناسايي قرار مي‌دهد. روش: 200 دانشجوي پسر و دختر دانشكده‌هاي مختلف دانشگاه علوم پزشكي ايران با روش نمونه‌گيري آسان انتخاب شدند و پرسشنامههاي شيوه‌هاي دلبستگي و صفات شخصيتي را پر كردند. يافته‌ها: نتايج پژوهش نشاندهندۀ غلبۀ شيوۀ دلبستگي امن در مقايسه با سه شيوۀ ديگر دلبستگي در جامعۀ پژوهش بود. دختران و پسران تفاوتي در شيوه‌هاي دلبستگي نداشتند. همبستگي بين شيوه‌هاي دلبستگي، و مدلهاي خود و ديگران با نتايج بهدست-آمده در بیشتر فرهنگ‌ها همخواني داشت. بين شيوههاي دلبستگي امن و بياعتنا با صفات تيرۀ شخصيت همبستگي معناداري بهدست نيامد، و بين شيوۀ شخصيتي نگران و شخصيتهاي ماكياولي و سايكوپات همبستگي معناداري دیده شد. زنان در صفت شخصيتي خودشيفتگي و مردان در صفت سايكوپاتي تفاوت معناداري با يكديگر داشتند. بحث: فراواني زیاد شيوۀ دلبستگي امن و رابطۀ شيوه‌هاي دلبستگي با مدلهاي دروني خود و ديگران در جامعۀ دانشجویي ايراني با بیشتر فرهنگ‌هاي غربي و شرقي مشابهت دارد و شيوۀ دلبستگي امن را به عنوان يك شيوۀ تقريباً جهاني در روانشناسي انسان، واجد شرايط مي‌نمايد. با وجود این، نتايج متفاوتي كه با بعضي فرضيات پروژه بهدست آمد، ضرورت احتياط در نتيجه‌گيري بر اساس اطلاعات خودگزارشي و آزمون‌هاي مورد استفاده و نیز تعميم يافته‌ها به ساير قشر‌هاي جامعه ايران را ايجاب مي‌كند


فرم ثبت نظرات شما

نام و نام خانوادگی:
شماره همراه:
آدرس ایمیل:
نظر شما:
 

نظرات کاربران:

تاکنون نظری برای این مقاله ثبت نشده است