چکیده مقاله
مقدمه: هرچند پژوهشهای زيادی از مدل مطرح شده توسط ولز در حوزه فراشناخت حمايت کردهاند؛ به نظر میرسد اين مدل در توضيح پارهای ابهامات مطرح شده در بحث از تفاوتهای فردی در مطالعه شخصيت و يا در بحث از نارسايیهای شناختی، ناتوان است. پژوهش حاضر با بررسی کنشهای اجراييِ معادل پردازشهای فراشناختی در افراد اضطراب بالا و اضطراب پايين در پی ارائه الگوی پيشنهادی برای تکميل الگوی ولز درباره ارتباط فراشناخت و اضطراب است.
روش: 200 نفر از دانشجويان دختر دانشگاه تربيت مدرس، پرسشنامههای فراشناخت، نارسايیهای شناختی، دست برتری واترلو و فرم تجديد نظر شده پرسشنامه شخصيتی آيزنک را تکميل کردند. هدف از اجرای پرسشنامههای فراشناخت و نارسايیهای شناختی کنترل معيارهای ورود بود. بعد از کنترل معيارهای ورود، با در نظر گرفتن نمرههای انتهايی توزيع در دو بعد برونگردی و نورزگرايی پرسشنامه آيزنک، 2 گروه 15 نفره شامل اضطراب بالا و اضطراب پايين مشخص شدند. از آزمودنیهای انتخاب شده آزمون استروپ و آزمون دستهبندی کارتهای ويسکانسين گرفته شد.
يافتهها: نتايج نشان داد کيفيت پردازشهای فراشناختی در آزمودنیهای اضطراب پايين بهتر از اضطراب بالا است.
نتيجهگيری: به نظر میرسد الگوی پيشنهادی در پژوهش حاضر توانسته است سؤالات مطرح شده در حوزه فراشناخت را که مدل ولز از توضيح آنها ناتوان است، پاسخ دهد. البته خاطر نشان میشود که استحکام جايگاه اين الگو به تدابير پژوهشی بيشتری نيازمند است.