چکیده مقاله
مقدمه:يکی از مسائلی که در خانواده بايد به آن پرداخته شود بحث طلاق عاطفی می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بين طرحوارههای ناسازگار اوليه و طلاق عاطفی بين زن و مرد بود.
روش: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است و نمونه آماری تحقيق را زنان و مردان ساکن شهر مشهد تشکيل میدهد که از بين آنها 200 نفر (100 زن و 100مرد) بهصورت نمونهگيری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اوليهی يانگ و پرسشنامه طلاق عاطفی بود. دادهها از طريق ضريب همبستگی پيرسون، تحليل رگرسيون چندگانه (گامبهگام) تحليل شد.
يافتهها: يافتهها نشان داد بين نمره کل طرحوارهها با طلاق عاطفی رابطهی مثبت و معنادار وجود دارد (01/0>P). تحليل رگرسيون نشان داد، انزوای اجتماعی، شکست در پيشرفت، محروميت هيجانی توانايی پيشبينی کنندگی طلاق عاطفی را دارند (01/0>P).
نتيجهگيری: بر اساس نتايج بدست آمده پيشنهاد میشود که با شناسايی و اصلاح طرحواره های ناسازگار اوليه میتوان ميزان صميميت و رضايت زناشويی را افزايش و ميزان طلاق عاطفی را کاهش داد.