نظر به اهمیت و نقش تحقیقات علمی در برنامهریزیهای خرد و کلان، و نیز با توجه به اینکه پژوهشها باید در راستای نیازهای اصلی جامعه مربوطه باشد، هدف این مطالعه نیازسنجی پژوهشی در حیطه علوم رفتاری و اولویتبندی آنها از دیدگاه دستاندرکاران بهداشت روان شهر اصفهان میباشد. روش: این مطالعه توصیفی، پیمایشی و مقطعی بر روی 91 نفر از روانپزشکان، روانشناسان، مددکاران، کاردرمانگرها، کارشناسان بهداشت و روانپرستاران شاغل در شهر اصفهان انجام شد. محیط پژوهش مرکز تحقیقات علوم رفتاری، مطب پزشکان و مراکز بهداشتیدرمانی شهر اصفهان بود. روش جمعآوری اطلاعات، تکنیک دلفی بود. یافتهها: اولویتهای پژوهشی از دیدگاه روانپزشکان عبارت بودند از: تبیین جایگاه حلقه گمشده مددکاری اجتماعی در حوزه روانپزشکی و مقایسه آن با الگوهای جهانی، بررسی مشکلات خانوادگی، شغلی، تحصیلی و دیگر عوامل در بیماران روانی؛ از دیدگاه روانشناسان شامل: بررسی نیازهای جنسی نوجوانان و راههای کنترل و تعادل آن متناسب با فرهنگ دینی، بررسی تأثیر روابط والدین با یکدیگر و با فرزندان بر اعتیاد جوانان؛ از دیدگاه مددکاران شامل: اثربخشی آموزشهای تربیتیاجتماعی قبل از ازدواج در سازگاری زناشویی پس از ازدواج، اثر بخشی مداخلات اجتماعی در پیشگیری از طلاق؛ و از دیدگاه کاردرمانگران شامل: آسیبشناسی خانوادههایی که حداقل یک بیمار با مشکلات روانی در آنها وجود دارد، نقش و اهمیت یکپارچگی حسی در درمان انواع اختلالات خلقی. از دیدگاه کارشناسان بهداشت روان، اعتیاد پزشکان، پرسنل بهداشتی، کارمندان و کارگران، جزو اولویتهای پژوهشی بود و اولویتهای پژوهشی از دیدگاه روانپرستاران، آموزش خانواده و تأثیر آن در رفتار بیماران روانی و علل عود بیماریهای روانپزشکی و عوامل آن ذکر شد. نتیجهگیری: بر اساس نیاز سنجی بهعملآمده از دستاندرکاران بهداشت روان و علوم رفتاری، پژوهش در حیطههای اعتیاد، خودکشی و خانواده از اولویت بیشتری برخوردار است.