آموزش حافظه كاری، برنامه آموزش والدینی باركلی و تركیب این دو مداخله بر بهبود حافظه كاری كودكان مبتلا به ADHD

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسي اثربخشي درمان آموزش حافظه كاري، آموزش انجام گرفت . ADHD والديني و تركيب اين دو مداخله بر بهبود حافظه كاري كودكان در سنين 6 تا 12 سال ) به شيوه ) ADHD روش: تعداد 36 شركت كننده مبتلا به ،SNAP–IV با استفاده از ADHD نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند . تشخيص و مصاحبه باليني صورت گرفت. به منظور كنترل هوش آزمودني ها از آزمون ،CBCL هوش وكسلر كودكان ويرايش چهارم به كار رفت. سپس كودكان به صورت تصادفي در سه گروه درماني جاي دهي شدند. تحليل داده ها با استفاده از تحليل كوواريانس چند متغيري صورت گرفت. يافته ها: عملكرد كودكان گروه تركيبي در حافظه ديداري- فضايي آزمون بنتون ارزيابي D و A آزمون ري همچنين فرمهاي B و A كه از طريق فرمهاي همچنين در آزمون حافظه .(p< 0/ گرديد تفاوت معناداري با دو گروه ديگر داشت ( 05 ديداري وكسلر در مؤلفه ديداري رو به جلو، تفاوت بين گروه درمان تركيبي و گروه اما نتايج حافظه ديداري معكوس اين .(p< 0/ آموزش حافظه كاري معنادار بود ( 01 آزمون تنها بين گروه درمان تركيبي و گروه آموزش والديني از تفاوت معناداري برخوردار در حافظه شنيداري رو به جلو وكسلر كه مؤلفه شنيداري حافظه كاري .(p< 0/ بود ( 01 را مورد ارزيابي قرار ميداد نيز تفاوت معناداري بين گروه درمان تركيبي و دو گروه ديگر در بخش حافظه شنيداري معكوس نيز تفاوت ميان گروه .(p< 0/ مشاهده شد ( 001 نتيجه گيري : درمان تركيبي .(p<0/ درمان تركيبي و دو گروه ديگر معنادار بود ( 01 (آموزش حافظه كاري و برنامه آموزش والديني باركلي) با رويكرد جديد مي تواند منجر به بهبود بيشتر حافظه كاري كه از مولفههاي مهم آسيب ديده اين اختلال است گردد. آموزش والديني، آموزش ،(ADHD) كليدواژهها: اختلال نارسايي توج ه/ فزو نكنش ي حافظه كاري، درمان تركيبي. Effectiveness of working memory training, Barkley’s parent training

نقش تعدیل كنندة راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطة بین ناگویی هیجانی و مشكلات بین شخصی

هدف: تنظيم و مديريت هيجانها نقشي تعيينكننده در سلامت و بيماري رواني دارند. در اين پژوهش، نقش تعديلكنندة راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان در رابطة بين ناگوييهيجاني و مشكلات بينشخصي در يك نمونة دانشآموزي بررسي شد . روش: در اين پژوهش، 443 دانشآموز دبيرستاني ( 213 پسر، 230 دختر) مشغول به تحصيل در مدارس شهر تهران از رشت ه هاي مختلف تحصيلي در حوزه هاي علومانساني، علومتجربي و رياضي شركت كردند. شركتكنندگان پرسشنامة تنظيم و مقياس (FTAS- مقياس ناگويي هيجاني تورنتو ( 20 ،(CERQ) شناختي هيجان را تكميل كردند. يافتهها: نتايج پژوهش نشان داد (IIP- مشكلات بينشخصي ( 60 كه بين راهبردهاي انطباقي تنظيم شناختي هيجان و مشكلات بينشخصي همبستگي منفي معنادار وجود دارد. راهبردهاي غيرانطباقي تنظيم شناختي هيجان و ناگويي - هيجاني با مشكلات بينشخصي همبستگي مثبت معنادار داشتند. نتايج تحليل رگرسيون تعديلي نشان داد كه راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان ميتوانند رابطة بين ناگويي هيجاني و مشكلات بينشخصي را تعديل كنند. نتيجهگيري: از يافتههاي اين پژوهش ميتوان نتيجه گرفت كه بين ناگوييهيجاني و مشكلات بين شخصي يك رابطة خطي ساده برقرار نيست و راهبردهاي انطباقي و غيرانطباقي تنظيم شناختي هيجان ميتوانند بر اين رابطه تأثير بگذارند

تأثیرات سن و جنسیت بر حافظة آینده نگر زمان محور

هدف: هدف اين مطالعه، بررسي اثر سن و جنس ب ر حافظ ة آينده نگر زمان محور است. روش: با استفاده از روش پسرويدادي و نمونه گيري هدفمند ، 100 (TBPM) شركتكننده كه 50 نفر آنها 65 ساله به بالا ( 25 زن و 25 مرد) با مدرك تحصيلي ديپلم و كارشناسي بودند و سازمان بازنشستگان تهران آنها را معرفي كرده بود و 50 دانشجوي كارشناسي دانشگاه خوارزمي تهران ( 25 دختر و 25 پسر) انتخاب شدند . براي ارزيابي استفاده شد. آزمودني ها براي انجام DMDX حافظة آيندهنگر زمانمحور از نرمافزار ميبايست در هر پنج دقيقه همزمان با پاسخگويي به سؤالات چند گزينه اي PM تكاليف اطلاعات عمومي، يكي از دو كليد يك يا دو را كليك كنند. دادهها به وسيلة واريانس دوراهه) تجزيه و تحليل شدند. يافتهها: مردان و جوانان بهتر از زنان و ANOVA) دوراهه تعامل PM سالمندان تكاليف را انجام دادند و بين سن و جنسيت در زمينة انجام تكاليف PM معناداري وجود داشت (مردان با افزايش سن كاهش بيشتري در عملكرد تكاليف سالمندان نسبت به جوانان بيشتر RM زنان و همچنين خطاي PM نشان دادند). خطاي بود. نتيجهگيري: عملكرد لوب فرونتال و لوب تمپورال، هوشبهر و به خصوص سرعت پردازش تأثير بسزايي بر حافظة آيندهنگر زمانمحور دارد. اين عملكردها كاملاً مت أثر از سن هستند. حافظة فعال، درك سازماني و سرعت پردازش مردان بهتر از زنان بود كه اين مسئله ميتواند تفاوتهاي جنسيتي را در عملكرد حافظة آيندهنگر زمانمحور تبيين كند

تفاوت بینایان و نابینایان در روشهای مقوله بندی مفاهیم شناختی

هدف: "مقولهبندي مفاهيم ذهني" يكي از اساسيترين بخشهاي سازندة زبان و شناخت انسان است. هدف پژوهش حاضرپاسخ به اين سؤال است كه آيا روش هاي مقوله بندي شناختي در كودكان گروه نابينا-كمبينا در قياس با بينايان متفاوت است؟ روش: جامعة آماري اين پژوهش را دو گروه دانش آموزان نابينا-كم بينا و بيناي استان هاي قم و يزد تشكيل مي دادند و روش نمونه گيري آن هدفمند با روش همتايابي از جامعة آماري فوق بود. ابتدا گروه نابينايان و در مرحلة بعد افراد بينا، كه به روش همتايابي فردي از نظر عواملي مثل سطح طبقاتي ، شغل و تحصيلات والدين، محل سكونت و موقعيت اقتصادي متناسب با گروه نابينا-كمبينا در نظر گرفته شده بودند، انتخاب شدند. تعداد افراد گروه نمونه، 160 دانشآموز پايههاي اول تا پنجم دبستان بود كه 96 نفرشان بينا، 24 نفر كمبينا و 40 نفر نابينا بودند. يافتهها: نتايج كه به دو صورت كمي (مجذوركا و كراسكال واليس) و كيفي بررسي شده بود، حاكي از بيشتربودن ميانگين رتبة دانشآموزان گروه بينا در روشهاي مقولهبندي مفاهيم شناختي در مقايسه با همتايانشان بود. نتايج نشان داد كه كودكان بينا در مقايسه با همتايان نابينا و كم بيناي خود در روش هاي مقوله بندي براساس خصيصة تعريف كننده، نمونة نمايان (خصيصة ويژهاي) و خصيصة پاية معنا تفاو تهاي معنادار دارند . اين نتايج به اين نكته اشاره داشت كه كودكان گروه بينا به بهترين، تمايز دهنده ترين و اصلي ترين ويژگيهاي مقولهها اشاره كردهاند. در واقع، به تعبير راش، و يژگي هاي افراد بينا نسبت به ويژگي هاي همتايان خود اعتبار رهنمود بيشتري نشان داد. نتايج تحليلهاي كيفي نيز حاكي از آن بود كه تنوع ويژگ يهاي اشاره شده براي مقولهها در افراد گروه بينا در مقايسه با نابينا و كم بينا بسيار بيشتر بوده است. افراد گروه بينا علاوه بر ويژگي هاي اصلي و تمايزدهندة مربوط به مقوله هاي مختلف به ويژگيهاي فرعي نيز اشاره داشتند. نتيجهگيري: توجه به نوع پاسخ هاي متنوع افراد گروه بينا نشان مي دهد كه آگاهي اين دانشآموزان از ويژگي هاي مقوله هابيشتر از همتايانشان است، در حالي كه افراد گروه افراد نابينا و كمبينا گفتار قالبي يا كليشهاي دارند و گويا صرفاٌ بر اساس آموختههاي خود از كتابهاي درسي يا آنچه از طريق ساير سيستم هاي ادراكي فهميدهاند مطالبي را بيان م يكنند. پژوهشگران در تبيين يافتههاي فوق به موارد ديگري همچون محدوديت در نقشة اطلاعات شناختي، ضعف در به خاطر آوردن بيش از يك الگو در يك زمان و فقدان تجربة مستقيم اشاره كرده اند.

مقایسة عملكرد حافظة فعال و حافظة آینده نگر در افراد مبتلا به وسواس شست وشو و وسواس وارسی با افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر

هدف: پژوهش هاي سالهاي اخير نشان ميدهند كه برخي اختلالات روان شناختي موجب تضعيف حافظة آيندهنگر و حافظة فعال ميشود. هدف پژوهش حاضر، مقايسة عملكرد شناختي افراد مبتلا به اختلال وسواس شستوشو ،وسواس وارسي و اختلال اضطراب فراگير در حافظة فعال و حافظة آيندهنگر است تا از اين رهگذر تأثير تفاوت اختلالات آشكار شود. روش: در يك مطالعة علي-مقايسه اي با استفاده از روش نمونه گيري دردسترس، 14 بيمار مبتلا به اختلال وسواس وارسي، 14 فرد مبتلا به اختلال وسواس شستوشو و 17 نفر مبتلا به اختلال اضطراب فراگير و نيز 15 فرد سالم كه در متغيرهاي سن، جنس و سطح تحصيلات همگن شده و از شرايط اجتماعي و اقتصادي مشابه برخوردار بودند، انتخاب شدند. ابزار پژوهش از اين قرار بود: مقياس وسواسي-اجباري ييل برآون، سياهة اضطر اب وافسردگي بك، آزمون حافظة آيند هنگر، خردهآزمون توالي حرف- عدد آزمون حافظة وكسلر و آزمون شاخص پردازش اطلاعات. دادهها با روشهاي آماري تحليل واريانس چندمتغيري يكراهه و آزمون تعقيبي بنفروني تجزيه و تحليل شدند. يافته ها: نتايج نشان داد كه در بخش ديداري حافظة فعال، ميانگين گروه سالم بيشتر از گروه وسواس وارسي و در حافظة آيند ه نگر، ميانگين گروه مبتلا به اضطراب فراگير و گروه وسواس وارسي به شكل معناداري بيشتر از گروه بهنجار است كه اين نشاندهندة عملكرد ضعيف تر گروه هاي وسواس وارسي و اضطراب فراگير از گروه بهنجار است . نتيجهگيري : يافته هاي اين پژوهش ضمن تأييد مشكلات حافظه در اختلال وسواس اجباري، در چارچوب نظريه هاي شناختي اختلالات هيجاني نيز قابل تفسير است. كليدواژهها: وسواس وارسي، وسواس

بررسی تاثیر آموزش مهار تهای توجه بر جستجوی بینایی و گوش بزنگی بزرگسالان و كودكان

هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسي تأثير آموزش توجه بر گوش بهزنگي و جست وجوي بينايي در بزرگسالان و كودكان است. روش: در اين پژوهش با استفاده از نمونهگيري تصادفي هدفمند و با توجه به معيارهاي پژوهش، 60 آزمودني( 30 آزمودني بزرگسال و 30 آزمودني كودك بهنجار) انتخاب شدند. ابزار اين پژوهش عبارت بود از: آزمون عملكرد پيوسته، آزمون توجه متمركز، ارزيابي مختصر وضعيت رواني و پرسش نامة محققساخته (براي كنترل متغيرها). در شروع براي همة آزمودنيها پيشآزمون (آزمون عملكرد پيوسته و توجه متمركز) اجرا شد. سپس آزمودني هاي گروه بزرگسال طي سه هفته و در قالب پنج جلسة 35 دقيقهاي و گروه كودكان به مدت پنج هفته و در قالب 10 جلسة 45 دقيقهاي آموزش دريافت كردند و در پايان براي آزمودنيهاي هر دو گروه پسآزمون اجرا شد. يافتهها: تحليل نتايج حاكي از تأثيرمعنادار آمو زش توجه بر ميزان پاسخ صحيح و زمان واكنش جستوجوي بينايي و گوش بهزنگي بود. نتيجهگيري: با توجه به تأثير آموزش توجه بر گوش بهزنگي و جست وجوي بينايي ، اهميت اين آموزشها بر شكلدهي پردازش و فرايندهاي شناختي صحيح ،توجه به محركهاي مورد نظر و پاسخگويي سريع و بادقت بيش از پيش روشن ميشود

بررسی نقش بازشناسی هیجان در چهره به عنوان عملكردی مستقل از كاركردهای شناختی در افراد مبتلا به اسكیزوفرنیا

هدف: پژوهش ها دربارة اينكه نقص بيماران اسكيزوفرنيا در بازشناسي هيجان در چهره، بخشي از بدكاركردي عملكردهاي شناختي است يا خود اختلالي مجزا محسوب ميشود، هنوز به نتيجة مشخصي نرسيده اند. بنابراين هدف اصلي پژوهش پيشِ رو اين است كه با نگاهي تازه به اين مسأله بتواند نتايج ضد و نقيض پژوهش هاي پيشين را تا حدي توجيه كند؛ با اين فرض كه بازشناسي هيجان در چهره كاركردي مستقل و مجزاست، اگرچه بازشناسي صحيح نيازمند عملكرد درست كاركردهاي شناختي مرتبط است . روش: گروه نمونة اين پژوهش 55 بيمار مبتلا به اسكيزوفرنيا بود . كاركردهاي شناختي با خرده آزمون هاي تداعي زوجهاي كلامي از مقياس تجديد نظر شدة حافظة و كسلر، خردهآزمون تنظيم تصاوير از مقياس هوش وكسلر و آزمون نگ هداري پيوسته سنجش شدند. بازشناسي هيجان در چهره نيز با تصاوير هيجاني چهرة اكمن و فرايزن ( 1976 ) بررسي شد. يافتهها: يافتهها نشان دادند كه تمامي از سوي ديگر، .(p< 0/ متغيرها با هم همبستگي مثبت و معناداري دارند ( 001 نيز نشان داد كه كاركردهاي شنا ختي بيماران اسكيزوفرنيا (كه t نتايج آزمون عملكرد ضعيفي در بازشناسي هيجان در چهره داشتند ) در مقايسه با گروه ديگر بيماران كه در آن مؤلفه عملكرد بهتري داشتند تفاوت معناداري ندارد . نتيجه گيري: يافته هاي پژوهشي حاضر در راستاي فرضية پژوهش است؛ بر اساس اين فرضيه، بازشناسي هيجان در عين حال كه خود عملكردي مستقل است، به كاركرد صحيح عملكردهاي شناختي مرتبط نياز دارد . اين نتيجه دلالت درماني مهمي به منظور بهبود بازشناسي هيجان در چهره به عنوان كاركردي مستقل به دست م يدهد.

تحول کارکردهای اجرایی در دختران و پسران پیش دبستانی و دبستانی (پنج تا 12 ساله) مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی شهر اصفهان

هدف: هدف این مطالعه، بررسی روند تحول کارکردهاي اجرایی در کودکان پیشدبستانی و دبستانی (پنج تا 12 ساله) مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. روش: در این پژوهش مقطعی/ توصیفی، 210 دانشآموزدختر و پسر ( 105 دختر و 105 پسر) پنج تا 12 سالۀ مبتلا به اختلال نقص توجه/بیشفعالی از مراکز پیش دبستانی و دبستانی شهر اصفهان با استفاده از پرسشنامه کانرز (فرم والدین) انتخاب شدند و مورد آزمون قرار گرفتند. براي تعیین روند تحول کارکردهاي اجرایی، از آزمون برج نپسی و براي تجزیه وتحلیل دادهها از روش آمار توصیفی، تحلیل واریانس دو راهه و آزمون تعقیبی شفه و استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که نمرات کارکردهاي spss- نرمافزار 16 اجرایی کودکان دختر و پسرگروههاي سنی پنج تا 12 سالۀ مبتلا به این اختلال با توجه به سن افزایش مییابد. نتایج همچنین نشان دادند که بین میانگین نمرات کارکردهاي اما بین میانگین ،(p<0/ اجرایی گروههاي سنی مختلف تفاوت معنادار وجود دارد ( 0001 نمرات کارکردهاي اجرایی دختر و پسر تفاوت معناداري دیده نشد. نتیجه گیري: روند تحول کارکردهاي اجرایی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیشفعالی دختر و پسر با توجه به سن سیر صعودي دارد، اما کارکردهاي اجرایی دختران و پسران یکسان است.

اثر آموزش دانش فراشناختی بر کاهش فزونکنشی و افزایش توجه کودکان دبستانی مبتلا به فزونکنشی و اختلال نارسایی توجه

هدف: به دلیل تأثیر نامطلوب اختلال نارسایی توجه و فزون کنشی استعدادهاي ذهنی و مهارتهاي اجتماعی- عاطفی کودکان ، براي درمان این مشکل مداخلات روانشناختی مختلفی پیشنهاد شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر آموزش دانش فراشناختی بر کاهش فزونکنشی و افزایش توجه کودکان مبتلا به نارسایی توجه و فزونکنشی بود. روش: جامعۀ آماري این پژوهش را دانشآموزان ابتدایی مبتلا به 91 به تحصیل اشتغال - نارسایی توجه و فزونکنشی شهر اصفهان که در سال تحصیلی 92 داشتند تشکیل میدادند. براي اجراي این پژوهش، 30 کودك داراي نشانگان این اختلال به شیوة نمونهگیري خوشهاي چندمرحلهاي انتخاب و با طرح پژوهش آزمایشی، از نوع پیشآزمون- پسآزمون 15 نفرشان در گروه آزمایش و 15 کودك دیگر در گروه کنترل قرارداده شدند. براي گروه آزمایش، مداخلات مربوط به آموزش دانش فراشناختی اعمال شد. ابزارهاي پژوهش شامل پرسشنامۀ کانرز والدین( 2007 ) و مصاحبۀ بالینی بود. دادهها با روش آماري تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش دانش فراشناختی بر کاهش فزونکنشی و افزایش توجه کودکان داراي F( نارسایی توجه و فزونکنشی در مراحل پس آزمون و پیگیري مؤثر است . =( 1،27 نتیجهگیري: با توجه به اینکه .p<0/ و 0001 F(1،27) = 131/16 ، p<0/ 85/65 و 0001 فرایند فراشناختی در کودکان مبتلا به نارسایی توجه و فزون کنشی خودکار نیست، آموزش این دانش به این کودکان براي کاهش رفتار فزونکنشی و افزایش تمرکز و توجه طولانیتر آنها به یک تکلیف مشخص بسیار مهم است.

اثربخشی مداخلۀ چندوجهی لرن بر اصلاح باورهای فراشناختی و فرانگرانی

هدف: هدف این پژوهش، بررسی اثر مداخلۀ چندوجهی لرن باورهاي فراشناختی و فرانگرانی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور تهران بود . روش: با روش نمونه گیري در (PSS>35/ براي انتخاب نمونه ، 26 آزمودنی پراسترس ( 58 دسترس و بر اساس معیارهاي ورود- خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جاي گرفتند. همۀ آزمودنیها قبل و بعد از مداخلۀ چندوجهی لرن روي آزمودنیهاي گروه آزمایش، به کلیه گویه هاي پرسش نامه ه اي فراشناخت و فرانگرانی پاسخ دادند. یافتهها: تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس بیانگر .(p<0/ معناداري تفاوت تغییر نمرات فراشناخت و فرانگرانی دو گروه است ( 05 نتیجهگیري: تأثیر مداخلۀ لرن بر چرخۀ استرس در سطوح شناختی، رفتاري و هیجانی میتواند با اصلاح راهبردهاي تغذیه کنندة باورهاي فراشناختی به اصلاح باورهاي فراشناختی و فرانگرانی دانشجویان پراسترس منتهی شود.

اهداف استفاده از نمونه های مختلف زبان تمثیلی با رویکرد زبانشناسی شناختی

هدف: در این مقاله اهداف افراد در تولید هشت نمونه زبان تمثیلی مختلف و اینکه آیا این اهداف در نمونههاي مختلف زبان تمثیلی متفاوتاند یا خیر بررسی میشود. روش: آزمودنیهاي این تحقیق 130 دانشجوي کاردانی( 65 دختر و 65 پسر) بودند که بعد از جمعآوري پرسشنامهها، پاسخنامههاي 18 نفرشان به دلیل قابل استفاده نبودن حذف شد. به هر شرکتکننده ، پرسشنامههایی که خود نویسنده آماده کرده بود ارائه و در آن از افراد خواسته شده بود پس از خواندن مثالهاي نویسنده و ذکر چند مثال شبیه آن هدف خود را از استفاده از انواع خاصی از زبان تمثیل بهجاي استفاده از زبان لفظی همتاي آن بیان کنند. یافتهها: بر اساس الگوي روبرتز و کروز، حدود 20 هدف کلی طراحی و پاسخ شرکتکنندگان بنا به نزدیکی به هرکدام از این 19 دسته، در دستۀ خاص خود قرار داده شد. نتیجۀ بررسی پاسخ شرکتکنندگان نشان داد که از درخواست غیرمستقیم بیشتر براي نشان دادن احساسات خوب/ناراحت نشدن طرف مقابل و احترام به او ؛ م ؤدب بودن ، نشان دادن سطح شعور استفاده میشود. از کتمان حقیقت بیشتر براي وجه ۀ خود را خراب نکردن، هدایت عمل طرف مقابل/تأثیرگذار بودن و سایر اهداف استفاده میشود. از عبارت اصطلاحی بیشتر براي مطابق عرف صحبت کردن، شفاف سازي/بهتر منظور را رساندن استفاده میشود. از تشبیه بیشتر براي سخنورتر به نظر آمدن، تأکید، شفافسازي/ منظور را بهتر رساندن استفاده میشود. از پرسش تصنعی بیشتر براي تأکید استفاده میشود. از اغراق بیشتر براي تأکید، شفافسازي/ منظور را بهتر رساندن استفاده میشود. از طعنه بیشتر بهمنظور شوخی کردن (شوخ طبع به نظر رسیدن)، نشان دادن احساسات بد استفاده میشود. از استعاره بیشتر بهمنظور شوخی کردن (شوخطبع به نظر رسیدن)، نشان دادن احساسات بد، هدایت عمل طرف مقابل/تأثیر گذار بودن و سایر اهداف استفاده میشود. نتیجهگیري: بنابر یافتههاي بهدست آمده میتوان نتیجه گیري کرد در اهداف استفاده از انواع زبانهاي تمثیلی، موارد اشتراك و اختلاف وجود دارد که در مقاله به جزئیات آنها پرداخته شده است.

مقایسۀ نظریۀ ذهن و بازشناسی هیجان چهره ای در افراد روان پریشگرا، روان رنجورگرا و عادی

هدف: شناخت اجتماعی، که نسبتاً مستقل از دیگر وجوه شناخت است، به عملکرد ذهنی در تعاملات اجتماعی و نقش خود و دیگران در بافت اجتماع اشاره دارد. هدف این پژوهش، مقایسۀ نظریۀ ذهن و بازشناسی هیجان چهرهاي در افراد روان رنجورگرا، روان پریشگرا و عادي است. روش: در این پژوهش 400 دانشجوي دختر به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامۀ تجدید نظر شدة شخصیتی آیزنک را کامل کردند. سپس بر انتخاب (N= اساس ملاكهاي ورود، سه گروه روانرنجورگرا،روان پریشگرا و عادي ( 90 شدند. در ادامه، آزمونهاي نظریۀ ذهن، بازشناسی هیجان چهرهاي و فرم کوتاه آزمون هوشی تجدید نظر شدة وکسلر بزرگسالان براي شرکتکنندگان اجرا و دادهها با روش تحلیل کوواریانس تکمتغیره و تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: یافتههاي پژوهش نشان داد که گروهها در نظریۀ ذهن تفاوت معناداري ندارند و در بازشناسی هیجان چهرهاي فقط افراد روان رنجورگرا و عادي در بازشناسی هیجان ترس تفاوت معنادار دارند. در پایان با توجه به مبانی نظري و عملی درمورد یافتهها بحث و نتیجهگیري شد

« بعدی  ۲۹۰  ۲۸۹  ۲۸۸  ۲۸۷  ۲۸۶  ۲۸۵  ۲۸۴  ۲۸۳  ۲۸۲  ۲۸۱  ۲۸۰  ۲۷۹  ۲۷۸  ۲۷۷  ۲۷۶  ۲۷۵  ۲۷۴  ۲۷۳  ۲۷۲  ۲۷۱  قبلی »