توانایی باز شناسی‌ حالتهای هیجانی چهره در افراد مبتلا به اختلال وسواسی - جبری و همتایان بهنجار

هدف: ابراز هیجان از طریق حالات چهره به عنوان یکی از روش های مؤثر ارتباط و تعامل غیر کلامی از زمان چارلز داروین به شش هیجان پایه تقسیم شده است، با این اعتقاد که در اکثر جوامع و فرهنگ ها مشابه اند؛ این شش هیجان عبارتند از شادی، غم، ترس، خشم، بیزاری و تعجب. تحقیقات فراوان نشان دهندۀ اختلال بازشناسی حالات هیجانی چهره در اختلالات روانی است. فرضیۀ تحقیق حاضر که به شیوۀ علی- مقایسه ای انجام گرفت، وجود تفاوت معناداری در بازشناسی حالات هیجانی چهره بین افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری و همتایان بهنجار آنها بود. روش: برای جمع آوری داد هها، از نسخۀ رایانه ای آزمون تصاویر هیجانی چهرۀ اکمن و فرایزن ) 1976 ( استفاده شد. جامعۀ آماری تحقیق متشکل از نمونه های در دسترس مبتلایان به اختلال وسواسی- جبری به تشخیص روان پزشکان و روان شناسان بالینی در دسترس بود. تعداد آزمودنیها در دو گروه کنترل و آزمایش 30 مرد و 30 زن و مجموع ��اً 60 نفر بودند. تحلیل نتایج با اس ��تفاده از مانوا انجام گرف ��ت و در صورت وجود تفاوت معنادار از آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. یافت هها: بر اساس 05 / p≥0 تفاوت معناداری در نتایج دو گروه دیده نشد و فرضیۀ تحقیق رد گردید. نتیجه: یافت ههای پژوهش نشان م یدهد که تفاوت مهمی در بازشناسی حالات هیجانی چهره بین افراد مبتلا به اختلال وسواس- جبری و همتایان بهنجار آنها وجود ندارد.

مقایسۀ کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای اختلال ریاضیات با دانش آموزان عادی

ه اس ملاک های انجمن روان شناسی 􀀯 ت. روش: 10 دانش آموز دختر که بر اس 􀀯 دانش آموزان عادی اس آمریکا ) 2000 ( و آزمون تشخیصی استاندارد کی مت تشخیص اختلال ریاضیات گرفته بودند )محمد اسماعیل و هومن، 1381 (، با آزمون های برج لندن )نسخۀ رایانه ای؛ شالیس، 1982 (، استروپ و عملکرد ت، رادگودرزی، سپاسی و علاقه بندراد، 1382 ( با 10 دانش آموز عادی مقایسه و 􀀯 مداوم )تهرانی دوس دند. يافته ها: عملکرد دانش آموزان دارای اختلال ریاضیات در سطوح دوم و سوم 􀀯 پس ارزیابی ش 􀀯 س ت. در آزمون عملکرد مداوم، بیش ترین 􀀯 آزمون برج لندن تفاوت معناداری با دانش آموزان عادی داش خطای ارتکاب و حذف ) که از نظر آماری معنادار بود( به دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضیات تعلق اخص تمایز، یعنی اختلاف زمان نقاط و زمان رنگ ها، تفاوت دو گروه در آزمون 􀀯 ت. از نظر ش 􀀯 داش استروپ معنادار بود و دانش آموزان دارای اختلال ریاضیات برای نام بردن رنگ ها به زمان بیش تری نیاز داشتند. نتيجه گيري: این تحقیق نشان داد که کارکردهای اجرایی دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضیات ناختی و 􀀯 ه با دانش آموزان عادی نقص دارد. از این یافته ها می توان در مداخلات عصب ش 􀀯 در مقایس آموزشی استفاده کرد.

هنجاریابی خرده مقیاس های شناختی تصویری آزمون توانایی های شناختی میكر و بررسی رابطۀ آن با عملکرد دانش آموزان

هدف: هدف این پژوهش، هنجاريابي خرده آزمون هاي شناختي تصويري آزمون توانايي هاي شناختي هر ايلام بود. روش: نمونۀ پژوهش را 317 دان شآموز 􀀯 وم تا پنجم ابتدايي ش 􀀯 ميكر در دانش آموزان س ناختي تصويري آزمون توانايي هاي شناختي ميكر چهار 􀀯 ر تش یکل می داد. مقياس هاي ش 􀀯 دختر و پس خرده مقياس دارد كه بر اساس الگوي چندعاملي و شناخته شدۀ هوش گيلفورد ) 1959 ( ساخته شده 0 و ضريب / 0 تا 80 / است. يافته ها: نتايج نشان داد كه دامنۀ ضريب همسانی درونی خرده مقياس ها 70 ت. براي روايي ملاكی روش روايي هم زمان به کار رفت. بين خرده 􀀯 0 اس / انی كل آزمون 80 􀀯 همس اهده 􀀯 مقياس هاي آزمون ميكر و ارزيابي معلم از دروس تحصيلي دانش آموز نیز رابطۀ معناداري مش نتيجه گيري: يافته هاي مربوط به هنجارهاي خرده مقياس هاي شناختي تصويري .)P > 0/ شد) 001 طوح ارزشيابي ارائه شده که با ترسیم نیم رخ شناختی افراد، نقاط 􀀯 ب رتبۀ درصدي و س 􀀯 ميكر بر حس ضعف و قوت آنها قابل شناسایی وسپس تقویت شدن است.

تاثیر وزوز گوش بر توجه شنوایی تقسیم شده و انتخابی در کارگران در معرض نویز شغلی

هدف: یکی از عوامل اصلی کم شنوایی و وزوز گوش نویز محیط کار است. در این مطالعه، تأثیر وزوز د. روش: مطالعۀ حاضر روی 42 کارگر مرد 40 تا 􀀯 ی از نویز شغلی بر توجه شنوایی بررسی ش 􀀯 ناش 56 ساله که به سه گروه کم شنوا، کم شنوای مبتلا به وزوز گوش و دارای شنوایی هنجار تقسیم شده بودند انجام شد. دو گروه اول و دوم سابقۀ کار طولانی در محیط با نویز بیش از حد مجاز را داشتند و گروه سوم افراد شاهد همگن با شنوایی هنجار بودند. برای کلیۀ افراد، آزمون معاینۀ مختصر وضعیت و آزمون شنوایی دایکوتیک برگن در شرایط یکسان اجرا شد. يافته ها: در هر سه )MMSE( شناختی افراد )REA( وضعیت توجهی )فقدان توجه، توجه به راست و توجه به چپ(، برتری گوش راست نوایی کم تر از دو گروه دیگر و در وضعیت فقدان توجه، تفاوت گروه مبتلا به 􀀯 مبتلا به وزوز و کم ش نیز عملکرد MMSE در آزمون .)p>0/ وزوز و کم شنوایی در مقایسه با گروه شاهد معنادار بود ) 047 نتيجه گيري: این مطالعه که .)p>0/ افراد مبتلا به وزوز و کم شنوایی ضعیف تر ازگروه شاهد بود ) 025 در آن تأثیر وزوز گوش ناشی از نویز شغلی بر توانایی توجه شنوایی تقسیم شده و انتخابی بررسی شد نشان داد که به نظر می رسد وزوز گوش بر هر دو پردازش های پایین به بالا و بالا به پایین محرک های گفتاری اثر دارد

تأثیر بافت مفهومی سئوال ها بر عملکرد حافظۀ روزمره در آزمون های بازشناسی و یادآوری

هدف: پژوهش تأثیر بافت مفهومی س بازشناسی و یادآوری را بررسی کرده است. روش: 128 دانشجوی رشته های کارشناسی حقوق، رایانه، مشاوره و علوم تربیتی دانشگاه پیام نور مرکز بوکان به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب و به صورت تصادفی ساده به چهار گروه منتسب شدند. گروه ها از نظر آزمون حافظۀ بالینی وکسلر تفاوتی نداشتند. ابزار تحقیق متنی آموزشی دربارۀ فیزیک کوانتوم بود. با طراحی جدول دو بعدی آزمون و به تناسب گروه های چهارگانه، چهار نوع سوال)بازشناسی با بافت درونی، بازشناسی با بافت بیرونی، یادآوری 2 )دو × ی استخراج و از طرح عاملی 2 􀀯 با بافت درونی و یادآوری با بافت بیرونی( از محتوای آموزش تفاده شد. يافته ها: تحلیل واریانس 􀀯 ی و یادآوری و دو بافت درونی و بیرونی( نیز اس 􀀯 آزمون بازشناس نمره های حافظه نشان داد که تعامل بافت سئوال و نوع آزمون بر عملکرد حافظه معنادار است، ولی هیچ یک از دو عامل نوع آزمون و نوع بافت به تنهایی اثر معناداری ندارند. نتيجه گيري: در آزمون های ئوال های دارای بافت بیرونی و در آزمون های بازشناسی، سئوال های دارای بافت درونی 􀀯 یادآوری، س نتایج بیش تری داشتن

شبیه سازی تحریک الکتریکی سلولهای گانگلیون در پروتزهای بینایی

هدف: به منظور ب هکارگیری مناس است نحوه تأثیر تحریک الکتریکی بر روی عملکرد سیستم عصبی به خوبی شناخته شود. به عنوان گام اول در تحقیق بر روی عوامل موثر در ایجاد تحریک مناسب م یتوان از مد لهای ریاضی و شبیه سازی کامپیوتری استفاده کرد. هدف از پژوهش در اين مقاله، شبيه سازي پاسخ سلو لهای گانگلیون که هدف تحریک در پروتز روشبکی های هستند، به تحریک اعمال شده توسط میکروالکترودها مي باشد. روش: روش مورد استفاده به اين صورت مي باشد كه فرآیند شبیه سازی تحریک الکتریکی سلول های ت. در مرحله اول یک سلول گانگلیون با در نظر گرفتن تمام 􀀯 ده اس 􀀯 گانگلیون در دو مرحله انجام ش بخش های تشکیل دهنده آن شبیه سازی شده و در مرحله دوم پتانسیل الکتریکی توزیع شده در اطراف ت. در نهایت پاسخ ولتاژ غشاء 􀀯 کیل دهنده سلول محاسبه شده اس 􀀯 لول، در طول بخش های تش 􀀯 س ت. منبع تحریک بصورت یک الکترود نقطه ای 􀀯 لول به تحریک های اعمال شده بررسی شده اس 􀀯 س در محیط نامحدود و همگن در نظر گرفته شده و برای اعمال جریان تحریک از پالسهای تک فاز و دوفاز استفاده شده است. يافته ها: مدل ارائه شده توانست رفتارهای مورد انتظار در تحریک سلولهای گانگلیون شبکیه را به خوبی تولید نماید. نتایج شبیه سازی در پژوهش حاضر نشان می دهد که استفاده از پالس های تحریک دوفازه در حالتی که فاز اول، كاتدي و دارای عرض کم و دامنه بزرگ، و فاز دوم، د جهت تحریک مناسب می باشد. نتيجه گيري: نتایج 􀀯 آندي و دارای عرض زیاد و دامنه کوچک باش نشان می دهد که پاسخ های بدست آمده مطابقت بیشتری با مقادیر و نمودارهای حاصل از آزمایشات تجربی نسبت به مدل سازی های پیشین دارد و در صورت توسعه مدل می توان از نتایج حاصل برای پیش بینی اثر تحریک اعمال شده بر روی سلول ها و نیز بهبود روش های تحریک استفاده کرد.

بررسی تفاوت میزان اطمینان مردان و زنان در تصمیم گیری

هدف: هدف در اين مطالعه بررسی نقش جنسیت در بیش اعتمادی است. بیش اعتمادی ارزیابی بیش از حد فرد در مورد مهارت ها، دانش یا داوری خود است. به دلايلی که هنوز کاملا روشن نشده، هم افراد متخصص و هم غير متخصص در مورد داوری ها و تصمیم گيری های خود دچار بیش اعتمادی هستند. نقش عوامل مختلفی در این پدیده مطرح شده که یکی از آنها جنسیت است. روش: در این گاه های شهر تهران با استفاده از روش 􀀯 جویان دانش 􀀯 پژوهش 389 نفر ) 274 مرد و 115 زن( از دانش ه ای تصادفی، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. هر شرکت کننده به پرسشهای 􀀯 نمونه گیری خوش دو گزینه ای دانش عمومی پاسخ داد. همچنین پس از انتخاب هر گزینه میزان اطمینان به درست بودن خ را اعلام کرد.با استفاده از نمرات اطمینان و درستی پاسخ ها، نمره بیش اعتمادی آنان استخراج 􀀯 پاس مستقل استفاده شد. يافته ها: بر این اساس، با t شد. در نهایت برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون مستقل انجام گرفته به منظور مقایسه بین میانگین نمرات بیش اعتمادی در مردان و t توجه به آزمون اهده شده در نمرات سوگیری و نمرات برابر مردان و زنان به لحاظ آماری 􀀯 زنان، تفاوت میانگین مش نتيجه گيري: نتیجه نشان داد همه آزمودنی های این پژوهش .)t=0/ و 558 P=0/ معنادار نیست) 577 بیش اعتماد هستند. در بین گروه زنان و مردان هر چند میزان اطمینان تصمیم گیری مردان اندکی بالاتر از زنان مشاهده شد اما این تفاوت معنادار نبود.

فراگیری استعاره های شناختی در دوزبانه های انگلیسی – فارسی

هدف: استعاره شناختی بعنوان توانايی شناختی ويژه ای که درک مفاهيم سطح بالا را از طريق درک مفاهيم سطوح پايين تر ممکن می سازد، در زبان دوم افراد دوزبانه با توجه به همايی و انتخاب واژگانی ياری از مشکلات 􀀯 له مراتبی اين فراگيری دلايل بس 􀀯 ود.خاصيت سلس 􀀯 طی مراحلی فراگرفته می ش ی مراحل فراگيری 􀀯 دوزبانه ها را در فهم و توليد زبان دو متوجيه می نمايد. هدف اين پژوهش بررس ناختی در دوزبانه هاست. روش: در طرح آزمايشی شبه تجربی و توصيفی - تحليلی اين 􀀯 تعاره ش 􀀯 اس پژوهش 248 دختر و پسر دوزبانه انگليسی – فارسی و تک زبانه فارسی در سنين 11 تا 17 سال ناختی 􀀯 اخته ای بر مبنای حوزه ش 􀀯 رايط آزمونی قرار گرفتند که با ابزار پژوهش آزمون خودس 􀀯 در ش ده و روايي و پايايي آن مورد 􀀯 د که طی مراحل لازم طراحی و پيش آزمون ش 􀀯 فراگيری بلوم می باش ن، انحراف معيار، ضرايب 􀀯 ت آمده از ميانگي 􀀯 ت. بمنظور تحليل داده های بدس 􀀯 تأييد قرار گرفته اس ش ها با نمره کل، ضريب آلفا، ضريب توافق داوران، همبستگی پيرسون بين مقادير 􀀯 تگی پرس 􀀯 همبس بازآزمايي، نمرات استاندارد تی و زد و تحليل تمييز برای بررسی توان آزمون و تحليل داده ها استفاده گرديده است.يافته ها: يافته های پژوهش شامل پرسشنامه سنجش سطح فراگيری استعاره شناختی به 0، ايجاد پايگاه داده های سطوح افراد دوزبانه در سنين نام / 0 و پايايي 96 / زبان فارسی با اعتبار 82 برده و افزايش سطح فراگيری استعاره در دوزبانه ها با بالا رفتن سن آنها و نيز دشوارتر شدن سطوح تعاره در هر گروه سنی است. نتيجه گيري: از آنجاکه اين پرسشنامه محقق ساخته 􀀯 بالاتر فراگيری اس بر مبنای سلسله مراتب شناختی فراگيری بلوم بوده است، دوزبانه های مورد بررسی در سطوح بالای فراگيری استعاره مانند توانايی تحليل و ترکيب کردن دشواری زيادی داشته اند و در همه سنين مورد نظر اکتساب سطح دانش و درک را نشان داده اند.

شمارش، شناخت، تمایز اسامی شمار و ناشمار: معناشناسی عدد

هدف: اين مقاله ش پديده اي زايا و عام است، که نه تنها بر اسامي شمار بلکه بر اسامي ناشمار نيز به آساني عمل ميکند. اين پژوهش بر آن است تا اين تناقض را برطرف کند. دراين راستا راهبردهاي پيشين آزموده و نقص هر يک نشان داده مي شود. روش: دراين پژوهش از منطق محمول ها، نظريه ی مجموعه ها، توابع گسسته، تدلال نحوي و نظريه ی مدل هاي شناختي آرماني شده به عنوان ابزار ترسيم 􀀯 نظريه ی پيش نمونه، اس مدل شناختي شمارش استفاده شده است. اين مقاله با استناد به کاربرد روزمره ی زبان شرحي مبسوط بر تمايز شمار-ناشمار مي دهد، به کاربردهاي استثنايي مميزها و حروف تعريف عددي در زبان فارسي مي پردازد و از پيش نمونه هاي اسامي ناشمار در زبان انگليسي، که متناقا شمارش مي شوند، مشاهداتي پس ناتواني معيار صوري سنتي در تمايز شمار-ناشمار نشان داده مي شود. يافته ها: 􀀯 ارائه مي دهد. س پيشينه ی زبان شناسي فرایندی به نام مجاز را مسئول زایایی و عمومیت پدیده ی مذکور در سطور بالا ناختي 􀀯 ي ش 􀀯 می داند؛ در حالي که پژوهش حاضر اين راه حل را مردود مي داند و از محل زبان شناس تعاره را به عنوان راه حلي کارآمد پيشنهاد مي دهد. اما راه حل نهايي که در بر گيرنده ی چگونگي 􀀯 اس فراگير بودن رويداد شمارش است و هسته ی مرکزي مدل شناختي شمارش را تشکيل مي دهد، يک است. نتيجه گيري: تمايز شمار-ناشمار در اصل نتيجه ی يک » تابع تحديد « فرآيند عام شناختي به نام توري( است و گويشور زبان با استفاده ی بجا از دستور نتايج اين 􀀯 ناختي )و نه صرفا دس 􀀯 پديده ی ش تاي رفع نياز خود، با به کار گيري تابع تحديد، به تعريف و بازتعريف 􀀯 پديده را بيان کرده و در راس اشياي پيرامون مي پردازد

بررسی رابطۀ سبک یادآوری مادران و انسجام روایتی کودکان

هدف: هدف این پژوهش، بررسی رابطۀ سبک یادآوری مادران و انسجام روایتی کودکان است. روش: در این پژوهش 31 کودک) 16 پسر و 15 دختر ( شش ساله و مادران آنها شرکت کردند. محیط اجرای این پژوهش مهدکودک ها بود. داده های تحقیق از طریق گفت وگوی مادران و کودکان بعد از تماشای یک انیمیشن و مصاحبۀ نیمه ساختاریافتۀ مربیان با کودکان به دست آمد. داده های کیفی با روش های تحلیل محتوا و سایر روش های آماری بررسی شد. يافته ها: این پژوهش نشان داد که انسجام روایتی کودکان بر اثر سبک یادآوری بسط یافتۀ مادران افزایش می یابد و بسط یافته گی سبک یادآوری مادران در دختران و پسران یکسان است. از دیگر نتایج پژوهش این بود که انسجام روایتی پسران در مؤلفۀ توصیفی بیش تر از دختران است اما در مؤلفۀ تبیینی وهیجانی تفاوتی با هم ندارند. هم چنین معلوم دکه مؤلفۀ توصیف کنندگی مادر، بیش ترین همبستگی را با ابعاد توصیفی و تبیینی انسجام روایتی 􀀯 ش کودکان دارد. در ارتباط با شیوۀ پرسش گری مادران، پرسش های باز پاسخ بیش ترین همبستگی را با نمرۀ انسجام روایتی کودک داشتند. نتيجه گيري: مادران در فرایند یادآوری مشترک با کودک، تمرکز بیش تری بر ابعاد توصیفی واقعه داشته و به وجوه ارزیابی کنندگی )مانند هیجان ها و معناسازی ها( کمتر توجه کرده اند. از نتایج این پژوهش می توان درمداخلات وبرنامه ریزی های آموزشی والدین، که جنبۀ پیشگیرانه دارد، استفاده کرد. واژه هاي كليدي: سبک یادآوری

مقایسۀ احساس مسئولیت و آمیختگی فکر–کنش در بیماران مبتلا به وسواس و اضطراب فراگیر

هدف: هدف این پژوهش، بررس ت. روش: با استفاده از روش نمونه گیری در 􀀯 واس فکری- عملی و اضطراب فراگیر اس 􀀯 اختلال وس دسترس از هر یک از اختلالات ذکر شده و گروه بهنجار 23 نفر )در مجموع 69 نفر( انتخاب شدند ده و نگرش مسئولیت پذیری پاسخ دادند. 􀀯 ش نامه های آمیختگی فکر– کنش تجدید نظرش 􀀯 و به پرس يافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که با کنترل اثر مسئولیت پذیری، نمرۀ آمیختگی فکر– کنش در اختلال وسواس فکری- عملی به طور معنادار بیش تر از نمرۀ گروه های اضطراب فراگیر و بهنجار است، در حالی که با کنترل اثر آمیختگی فکر– کنش بین نمره های احساس مسئولیت دو گروه وسواس ود. نتيجه گيري: این یافته مؤید 􀀯 اهده نمی ش 􀀯 فکری- عملی و اضطراب فراگیر تفاوت معناداری مش دیدگاه راچمن در مورد اهمیت بیش تر سازۀ آمیختگی فکر– کنش در مقایسه با احساس مسئولیت در آسیب شناسی روانی اختلال وسواس فکری- عملی است.

عملکرد افراد دارای ویژ گ یهای شخصیتی اسکیزوتیپی در آزمایۀ دیداری بسامد دو برابر

هدف: به نظر شماری از محققان، نقص بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا در آزمایه های حساسیت تباین، لولار 􀀯 یر عصبی مگنوس 􀀯 امد دو برابر و آزمایه های فضایی-زمانی حاکی از عملکرد نابهنجار مس 􀀯 بس آنهاست. با وجود این، هنوز مشخص نشده که آیا این نابهنجاری یک نشان گر استعداد است یا از فرایند بیمار شدن ناشی می شود. در این تحقیق تلاش شده است تا با بررسی عملکرد افراد دارای ویژگی های اسکیزوتیپی در آزمایۀ بسامد دو برابر، نقص مسیر عصبی مگنوسلولار در حالت پیش مرضی بیماری اسکیزوفرنی آزمون شود. روش: در این پژوهش میدان بینایی 30 فرد دارای ویژگ یهای اسکیزوتیپی و 30 فرد بهنجار با دستگاه پیشرفتۀ کامپیوتری پریمتری هامفری آزموده شد. نمرات دو گروه در آزمایۀ بسامد دو برابر با استفاده از آزمون تی برای گروه های مستقل مقایسه شد. يافته ها: نتایج نشان داد که عملکرد هر دو چشم افراد دارای ویژگ یهای اسکیزوتیپی در آزمایۀ بسامد دو برابر ضعی فتر از افراد نتيجه گيري: این نتایج به طور کلی نشان دهندۀ نابهنجاری مسیر دیداری .)p>0/ بهنجار است ) 100 مگنو در افراد اسکیزوتیپی است. نتایج از این فرضیه که نابهنجاری مسیر دیداری مگنو یک نشان گر استعداد و مستقل از دورۀ بیماری، مصرف دارو و شدت علایم است حمایت می کنند.

« بعدی  ۲۸۷  ۲۸۶  ۲۸۵  ۲۸۴  ۲۸۳  ۲۸۲  ۲۸۱  ۲۸۰  ۲۷۹  ۲۷۸  ۲۷۷  ۲۷۶  ۲۷۵  ۲۷۴  ۲۷۳  ۲۷۲  ۲۷۱  ۲۷۰  ۲۶۹  ۲۶۸  قبلی »