بررسی سطوح و انواع تنیدگی و راهبردهای مقابله‌ای در دانشجویان و مقایسه آن‌ها در دانشجویان شاهد و غیرشاهد

هدف اساسی این پژوهش، بررسی تنیدگی‌‌‌‌‌‌‌زاها وشیوه‌های مقابله‌ای در دانشجویان بوده، البته مقایسه دو گروه دانشجویان شاهد و غیرشاهد نیز انجام شده است. به‌همین دلیل 530 آزمودنی، در رشته‌های مختلف تحصیلی، متناسب با حجم زیرگروه‌ها، مورد بررسی قرار گرفتند که 354 نفر از آزمودنی‌‌ها را دانشجویان غیرشاهد و 166 نفر را دانشجویان شاهد تشکیل می‌‌‌‌‌‌دادند (10نفر از آزمودنی‌ها وضعیت خود را مشخص ننموده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند). ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق شامل پرسشنامه سنجش تنیدگی (90 سؤالی) و پرسشنامه شیوه‌های مقابله‌‌‌‌‌ای (72 سؤالی) بوده است. نتایج به‌دست‌ آمده نشان داده است که بیش‌ترین تنیدگی‌‌‌‌ها مربوط به مشغله فراوان، نگرانی از انتخاب شغل متناسب با رشته تحصیلی، تغییر در عادت‌های خواب و …، و کم‌ترین تنیدگی‌‌‌‌‌ها مربوط‌به حاملگی خواسته، ازدواج مجدد، تولد فرزند، دستگیر شدن موقت و… می‌‌‌‌‌باشد. راهبردهای مقابله‌‌‌ای که بیش‌ترین استفاده را داشته‌اند عبارتند از: توکل به خدا و طلب یاری از او، تفکر دقیق درباره اقدامات لازم برای حل مشکل، تلاش و فعالیت بیش‌تر برای حل مشکل و …. کم‌ترین راهبردهای مقابله‌ای مورد استفاده عبارتند از: مصرف مواد مخدر یا دارو، داروهای آرامبخش، سیگار کشیدن، مراجعه به فالگیر یا دعانویس و …. مقایسه دانشجویان شاهد و غیرشاهد نشان می‌دهد که این دو گروه، به شکل گسترده‌ای در مورد عوامل تنیدگی‌زا با یکدیگر تفاوت دارند، اما در مورد راهبردهای مقابله‌ای، تمایز معناداری بین دو گروه مشاهده نشده است، جز راهبرد مقابله‌ای انکار، که توسط دانشجویان شاهد بیش‌تر از دانشجویان غیرشاهد مورد استفاده قرار گرفته است.

بررسی‌ تعارض‌ نقش‌های‌ شغلی‌ - خانوادگی‌ و عوامل‌ اجتماعی‌ مؤثر

موضوع‌ تحقیق‌ حاضر، بررسی‌ تعارض‌ نقش‌های‌ شغلی‌ - خانوادگی‌ و عوامل‌ اجتماعی‌ مؤثر بر آن‌ است‌، در این‌ تحقیق‌ سعی‌ شده‌ است‌ با استناد به‌ دو رویکرد کمیابی‌ و انباشتگی‌ نقش‌، به‌ویژه‌ نظریه‌های‌ مجموعه‌ نقشی‌ مرتون‌، فشار نقش‌ گود، پاداش‌های‌ انباشت‌ نقش‌ سایبر و توازن‌ نقش‌ مارکز و با بهره‌گیری‌ از برخی‌ مدل‌های‌ تعارض‌ کار - خانواده‌ که‌ در بحث‌ از رابطه‌ متقابل‌ این‌ دو نهاد در حوزه‌ مطالعات‌ رفتار سازمانی‌ و بهره‌وری‌ مطرح‌ هستند، مدلی‌ برای‌ تبیین‌ تعارض‌ مذکور ارائه‌ شود. این‌ مدل‌ سه‌ اندیشه‌ کلی‌ را مطرح‌ می‌کند که‌ عبارتند از: دوسویه‌ بودن‌ ماهیت‌ تعارض‌، تاثیر عوامل‌ کاری‌ بر تعارض‌ کار با خانواده‌ و عوامل‌ خانوادگی‌ بر تعارض‌ خانواده‌ با کار و نقش‌ تعدیل‌ کننده‌ جنسیت‌ بر میزان، جهت‌ و عوامل‌ مؤثر بر تعارض تجربه‌ شده‌، نتایج‌ تحقیق‌ حاضر به‌طورکلی‌ این‌ مدل‌ را تأیید می‌کند، ضمن‌ آن‌که مهم‌ترین‌ متغیرهای‌ مؤثر بر تعارض‌ کار- خانواده‌ و هر یک‌ از ابعاد آن‌ را به‌ تفکیک‌ زنان‌ و مردان‌ مشخص‌ می‌کند.

بررسی رابطه مهارت‌های مقابله با استرس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان با توجه به برخی از عوامل جمعیت‌شناختی

یافته‌هایی که اخیراٌ با پژوهش‌هایی میان دانشجویان به‌دست آمده مبیّن آن است که عدم استفاده موفقیت‌آمیز از مکانیسم‌های مقابله با استرس، منتهی به خستگی و فرسودگی عاطفی می‌شود و یکی از پیامدهای آن افت تحصیلی است هدف از این پژوهش بررسی رابطه مهارت‌های مقابله با استرس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان با توجه به برخی از عوامل جمعیت‌شناختی مانند جنسیت، وضعیت تأهل و محل اقامت (خوابگاه یا غیرخوابگاه) بود. بدین‌منظور گروه نمونه مشتمل بر 488 دانشجوی مقطع کارشناسی (272 زن و 216 مرد) با میانگین سنی 22 سال، از دانشکده‌های علوم تربیتی و روان‌شناسی، ادبیات و علوم انسانی، حقوق، علوم و مهندسی دانشگاه شیراز انتخاب شد. ابزار سنجش، پرسشنامه مهارت‌های مقابله‌ای جرابک بود، که برای استفاده در فرهنگ ایرانی مورد انطباق و اعتباریابی قرار گرفت. تحلیل عاملی نشان داد این پرسشنامه دارای چهار عامل است: ارزیابی موقعیت، واکنش به استرس، چاره‌جویی و انعطاف و انطباق‌پذیری. ضرایب آلفا کرونباخ برای این عوامل چهارگانه بین 38/0 تا 78/0 متغیر و برای کل پرسشنامه 77/0 به‌دست آمد. شاخص پیشرفت تحصیلی، معدل کل نمرات دانشجویان شرکت‌کننده در تحقیق بود. تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات از طریق تحلیل رگرسیون مرحله‌ای و تحلیل واریانس یک‌طرفه‌ انجام شد. نتایج، حاکی از آن بود که مهارت ارزیابی موقعیت تأثیری مثبت بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارد. به علاوه پیشرفت تحصیلی دانشجویانی که در خوابگاه‌های دانشجویی زندگی می‌کنند، کم‌تر از سایر دانشجویان است. زنان نسبت به مردان و دانشجویان مجرد نسبت به دانشجویان متأهل، از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردارند. یافته‌های این پژوهش با توجه به نتایج مطالعات پیشین مورد بحث قرار گرفته و از کاربردهای مشاوره‌ای آن سخن به میان آمده است.

تأثیر تحصیلات‌ بر تغییر ساختار طرحواره‌های‌ تبعیض‌ جنسی‌

مردان‌، تحت‌تأثیر آموزش‌ها و ارزش‌های‌ جامعه‌، رفتارهای‌ ویژه‌ای‌ را برای‌ زنان تعیین‌ و طبقه‌بندی‌ می‌کنند. این‌ باورها‌ نظیر ترسو بودن‌، حسادت‌ و... که اغلب‌ نادرستند‌ موجب‌ تیپ‌‌بندی‌ جنسی‌ شده، تصورهای‌ قالبی‌ را فراهم‌ می‌سازند. بدین‌‌سان‌ طرحواره‌ها با ساخت‌های‌ شناختی‌ شکل‌ می‌گیرند. تغییر و اصلاح‌ طرحواره‌ها با افزایش‌ آگاهی‌، امکان‌ پذیرند. هدف‌ این‌ پژوهش‌، بررسی‌ تأثیر سطح‌ تحصیلات‌ مردان‌ در تغییر ساختار طرحواره‌های‌ تبعیض‌ جنسی‌ است‌. برای‌ رسیدن‌ به‌ این هدف‌، 200 نفر مرد در دو سطح‌ بالای‌ دیپلم‌ و زیر دیپلم در چهار مقطع‌ تحصیلی‌ به‌ روش‌ نمونه‌گیری‌ تصادفی‌ طبقه‌ای‌ شناسایی‌ وا نتخاب‌ شدند و پاسخ‌های‌ آنان‌ به‌ مقیاس‌ ده‌ سؤالی‌ که‌ از روایی‌ و پایایی‌ لازم‌ برخوردار است‌، جمع‌آوری‌ شد. نتایج‌ تحلیل‌ نشان‌ می‌دهد که‌ بالا رفتن‌ سطح‌ تحصیلات‌ در تغییر و اصلاح‌ طرحواره‌ها مؤثر است‌ و مردانی‌ که تحصیلات‌ بالاتری دارند، در مورد ویژگی‌های‌ رفتاری‌ زنان‌، نگرش‌ بهتری‌ نشان‌ می‌دهند.

بررسی میزان شیوع درد مزمن مستمر و عودکننده و تأثیر آن بر عملکرد اجتماعی و زندگی کارکنان یکی از واحدهای بزرگ صنعتی تهران

نوشته حاضر شامل نتایج دو مطالعه جداگانه است که با هدف بررسی میزان شیوع درد مزمن مستمر و عودکننده و تأثیر این درد بر برخی از وجوه زندگی مبتلایان، انجام شده است. 1175 نفر از کارکنان یکی از واحدهای بزرگ صنعتی تهران با تکمیل پرسشنامه‌ای در مطالعه اول شرکت کردند؛ نتایج به‌دست آمده نشان داد که میزان شیوع درد در جمعیت مورد بررسی در فاصله زمانی 6 ماه قبل از شروع مطالعه، 39 درصد بوده است. میزان شیوع درد مزمن مستمر (وجود درد در 6 ماه گذشته بدون دوره بهبودی) و درد مزمن عودکننده (وجود درد در 6 ماه گذشته با دست کم یک دوره بهبودی و عود مجدد) به‌ترتیب برابر بوده است با 14 و 15 درصد. همچنین نتایج مطالعه اول بیانگر آن است که درد مزمن مستمر و عودکننده، احتمالاً باعث اختلال در خواب مبتلایان می‌شود و باعث می‌گردد که این بیماران در طول روز احساس خواب‌آلودگی کنند. علاوه بر این، نتایج مطالعه اول حاکی از آن است که رویداد درد در 6 ماه گذشته و استمرار و عود کردنش با گروه شغلی افراد مورد آزمایش، رابطه‌ای ندارد. در مطالعه دوم، تأثیر درد مزمن مستمر و عودکننده بر برخی از وجوه زندگی و عملکرد اجتماعی بیماران مورد مطالعه قرار گرفت و از مجموع 338 نفری که در مطالعه اول، مبتلا به درد مزمن مستمر و عودکننده تشخیص داده شدند، 229 نفر (68%) با تکمیل پرسشنامه‌ای‌ که ‌تأثیر درد مزمن ‌مستمر و عودکننده ‌را بر وجوه ‌گوناگون‌ زندگی ‌می‌سنجید، در مطالعه دوم شرکت کردند، نتایج بررسی‌ها نشان داد که درد مزمن مستمر و عودکننده بر وجوه گوناگون زندگی افراد تأثیر منفی دارد

تاثیر آموزش شکل دهی‌ توجه بر تقویت توجه رانندگان حادثه دیده

:شور .دش ماجنا هدید هثداح ناگدننار زا یهورگ یور رب اهنآ هب شنکاو نامز و هدنکارپ و زکرمتم هجوت ۀثداح کی زا شیب و لاعف یگ دننار ۀقباس لا􀀯س ود زا شیب اب هدننار 64 ،ی􀀯شیامزآ هبش ۀعلاطم نیا رد میسقت و یباختنا هجوت .دندش میسقت لرتنک و شیامزآ هورگ ود هب ،یفداصت تروصب ،ریصقت اب یگدننار یاهدرکراک سپس .دش هدیجن􀀯س پورت􀀯سا نومزآ و هدنکارپ و زکرمتم هجوت یاه نومزآ اب اهنآ هجوت زا دعب هتفه ود و کی .دش تیوقت ینیرمت ۀ􀀯سلج جنپ یط و هتفه ه􀀯س تدم رد شیامزآ هورگ هجوت یاه هزادنا و سنایراووک لیلحت اب اه هداد .تفرگ رارق یبایزرا دروم هرابود هورگ ود ره هجوت ،شزومآ و شیامزآ هورگ نیب رادانعم توافت زا یکاح جیاتن لیلحت :اه هتفای .دنتفرگ رارق ی􀀯سررب دروم ررکم هجوت رد حیحص خساپ ،)P≥0/001(پورت􀀯سا ناوخ مهان و ناوخ مه حیحص خساپ نازیم رد دها􀀯ش هجوت و )P≥0/02( ناوخ مهان و )P≥0/001(ناوخ مه رد شنکاو نامز ،)P≥0/001( هدنکارپ و زکرمتم یباختنا هجوتو هجوت میسقت ییاناوت همانرب نیا :یریگ هجیتن .دوب )P≥0/01( هدنکارپ و )P≥0/04(زکرمتم تسین فداصت رطخ شهاک و یگدننار دوبهب رب یلیلد ،هجوت تیوقت اما ،دیشخب دوبهب ار شنکاو نامز و.تسا تدمزارد یریگ یپ اب قیقحت دنمزاین عوضوم نیا یسررب هتبلا هک

بررسی‌ تاثیر انواع هیجان‌های منفی‌ بر قضاوت‌های اخلاقی‌ در بین دانشجویان

هدف: پژوهش حاضر به بررس 􀀯 ي تاثير القا انواع هيجان هاي منفی بر قضاوتهاي اخلاقي ش 􀀯 خصی و غیرش 􀀯 خصی پرداخته است. روش: 144 دانش 􀀯 جوی داوطلب ) 72 زن و 72 مرد( به طور تصادفی در 4 گروه 36 نفره به منظور س 􀀯 نجش قضاوت اخلاقی در مرحله پیش آزمون به معماهای ش 􀀯 خصی و غیرشخصی پاسخ دادند. سپس هر گروه به مدت 4 دقیقه در معرض القاء هیجانی با یکی از فیلم های غمگین، ترسناک، نفرت انگیز و یا خنثی قرار گرفت. در مرحله پس آزمون قضاوت اخلاقی مجددا با معماهای همتا شده سنجیده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحليل واريانس با طرح یک بین و دو درون آزمودنی نش 􀀯 ان داد که چهار گروه تفاوت معناداری در زمان واکنش به معماهای اخلاقی ندارند. اما تفاوت بين زمان واكنش به معم اهاي ش 􀀯 خصي و غيرشخصي جدا از تاثير القا هيجاني، معنادار است P>0/05( (. همچنین زمان پاسخ و نوع پاسخ به معماهای اخلاقی شخصی و غیرشخصی پس از القاء هیجانی در مقایسه با پیش آزمون تفاوت معناداری دارد) 05 / P>0 (. نتیجه گیری: به نظر م یرسد در تاثیر هيجا نهای منفی القاء ش 􀀯 ده بر قضاوت اخلاقی تفاوت معناداري وجود ندارد. همچنين هیجا نها به خودی خود بر قضاوتهای اخلاقی تاثیر م يگذارند و این تاثیر به نوع قضاوتهای اخلاقی نیز بستگی دارد.

اثر بخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد تحصیلی‌ کودکان با ناتوانی یادگیری املا

يرادزاب و لاعف هظفاح( ييارجا ياهدركراك شزومآ يشخبرثا ي􀀯سررب رضاح شهوژپ فده :فده ،شهوژپ يرامآ هعماج :شور .دو􀀯ب لاما يريگداي يناوتان ا􀀯ب ناکدوک یلیصحت دركلمع رب )خ􀀯ساپ 89-90يليصحت لاس رد ناهفصا رهش لاما يريگداي يناوتان هب لاتبم ييادتبا موس هياپ رتخد نازومآ شناد يفداصت يريگ هنومن ةوي􀀯ش هب لاما يريگداي يناوتان اب زومآ شناد 45 ،شهوژپ ماجنا روظنم هب .دندوب رارق لرتنك و يشيامزآ يرفن 15 ياههورگ رد يفداصت شور اب و باختنا ،يا هلحرم دنچ يا ه􀀯شوخ يتخانش ناور _ بصع نومزآ ،هدافت􀀯سا دروم ياهرازبا .دوب ي􀀯شيامزآ عون زا شهوژپ شور .دنتفرگ يريگداي يناوتان اب نازومآ شناد يياسانش تسيل کچ ،رلسكو ناكدوك شوه سايقم ،)NEPSY( يسپن یاه هورگ یور رب ییارجا یاهدرکراک شزومآ .دوب لاما یلیصحت درکلمع نومزآ و ینیلاب هبحاصم ،لاما ياه هداد .)خساپ یرادزاب شزومآ رگید هورگ و لاعف هظفاح شزومآ هورگ کی( تفرگ ماجنا شیامزآ ،داد ناشن جیاتن :اه هتفاي .تفرگرارق ليلحت و هيزجت دروم سنايراوك ليلحت يرامآ شور اب هدمآ تسدب اب نازومآ شناد یلیصحت درکلمع دوبهب رب )خساپ یرادزاب و لاعف هظفاح( ييارجا ياهدركراك شزومآ زا داد ناشن يكوت يبيقعت نومزآ جياتن نينچمه .دشاب يم رادانعم يرامآ ظاحل زا لاما یریگدای یناوتان رد ربارب مهس ود ره و هت􀀯شادن يرترب يرگيد رب كي چيه ييارجا ياهدركراك شزومآ شور ود نيب ييارجا ياهدركراك شزومآ :يريگ هجيتن .دنا هتشاد لاما يريگداي يناوتان اب نازومآ شناد درکلمع دوبهب یاه شور ریاس رانک رد دناوت یم و دراد ريثأت لاما يريگداي يناوتان اب ناكدوك یلیصحت دركلمع دوبهب رب.

بررسی‌ رابطه سبک دلبستگی و سلامت روان با واسطه گری خلاقیت هیجانی

يوجشناد 324 رب لمتشم ،شهوژپ نیا رد ناگدننک تکرا􀀯شم:شور.دوب ناور تملاس و یگت􀀯سبلد باختنا يا هلحرم دنچ يا هشوخ ةويش هب هک دوب زاريش هاگشناد زا )رسپ 169 و رتخد 155( یسانشراک یگتسبلد یاه کبس همانشسرپ لماش شهوژپ یاهریغتم شجنس روظنم هب هدافتسا دروم یاهرازبا .دندش تملاس یلاوس 28 همانشسرپ و )1999( لیروآ یناجیه تیقلاخ ههایس ،)1379 ،تراشب( لاسگرزب و نوراب یا هلحرم یوگلا اب قباطم ،یبتارم هلسلس نویسرگر زا هدافتسا اب .دوب )1988( گربدلگ یمومع نمیا یگتسبلد هک داد ناشن جیاتن :اه هتفای .تفرگ رارق یسررب دروم ضورفم یاهریسم ،)1986( ینک ینیب شیپ ار ناور تملاس ،رادانعم و یفنم تروص هب ارگوسود یگتسبلد و رادانعم و تبثم تروص هب و نمیا یگتسبلد یاه کبس نیب هطبار رد نآ داعبا و یناجیه تیقلاخ یا هطساو شقن نینچمه .دننک یم یناجیه تیقلاخ و کبس نیا نیب طباور ،یبانتجا یگتسبلد کبس صوصخ رد .دش هدهاشم ،ارگوسود یبسانم یوگلا ،هدمآ تسدب لدم :یریگ هجیتن .دوب رادانعم و یفنم ،تلاصا/یشخبرثا و یگدامآ داعبا و .دهد یم رارق رایتخا رد یناور تملاس نییبت تهج ار

بررسی‌ تاثیر برنامه توانبخشی شنوایی بر رشد مهارتهای گفتاری و شناختی‌ در کودکان استفاده کننده از کاشت حلزون

یراتفگ یاه تراهم دشر رب ییاونش یشخبناوت همانرب ریثات نییعت فده اب رضاح هعلاطم .دوش یم رجنم 15 یور رضاح یلوط هعلاطم :شور .دش ماجنا نوزلح تشاک زا هدننک هدافتسا ناکدوک رد یتخانش و تشاک زکرم رد هک تفرگ تروص هام 45/27 ینس نیگنایم اب قیمع ات دیدش ییاونش مک راچد کدوک دشر شجن􀀯س نومزآ .دنتفرگ رارق لمع تحت 1389 هام ید ات دادرم زا ملعا ریما نات􀀯سرامیب نوزلح .دش ارجا هام 8 تدم هب ههام 2 لصاوف رد نآ زا سپ و یحارج زا شیپ ،نیدلاو زا ش􀀯سرپ اب ا􀀯شوین شیپ نامز رد کدوک دشر تعرس .دش نییعت یتخانش و یراتفگ یاه تراهم رد کدوک یدشر نس تعرس نیب :اه هتفای.دش هبساحم یشخبناوت همانرب ییاراک صخاش و هلخادم ییاراک صخاش ،نومزآ توافت ،یتخانش و یراتفگ یاه تراهم یا هرود یبایزرا راب 4 اب نومزآ شیپ نامز رد ناکدوک د􀀯شر تراهم یا هرود یبایزرا راب 4 رد هلخادم ییاراک صخاش نیب .)P>0/0001( دش هدها􀀯شم یرادانعم هلخادم ییاراک صخاش نیب رادانعم فلاتخا .)P=0/210( تشادن دوجو یرادانعم توافت یراتفگ یاه صخاش نیب یرادانعم توافت .)P>0/0001( دش هدهاشم یتخانش یاه تراهم یا هرود یبایزرا 4 یط .)P>0/0001( تشاد دوجو یتخانش و یراتفگ یاه تراهم یبایزرا راب 4 یط یشخبناوت همانرب ییاراک یاه تراهم دشر ،نوزلح ت􀀯شاک یاراد ناکدوک رد ییاون􀀯ش ی􀀯شخبناوت همانرب ماجنا :یریگ هجیتن .دنک یم لیهست ار نس اب بسانتم یدشر حوطس هب یبایتسد و یتخانش و یراتفگ

طبقه بندی هیجانات به کمک تحلیل طیف مرتبهٔ بالای سیگنال مغزی

هدف: هیجانات نقش مهمی در زندگی انسان ایفا م یکنند. دینامیک سیستم اعصاب مرکزی، متناسب با حالات روانی انسان از جمله هیجانات دستخوش تغییرات م یشون د؛ بنابراین با تحلیل سیگنا لهای مغزی م یتوان وضعیت سیس 􀀯 تم اعصاب را آش 􀀯 کار کرد. روش: خواص جالب طی فهای مرتبة بالا HOS( ( در اس 􀀯 تخراج اطلاعات فاز س 􀀯 یگنال، اس 􀀯 تفاده از این طی فها را در زمینة پردازش سیگنال، خصوصاً سیگنال مغزی ) EEG (مطرح کرده است. در این مقاله، برای نخستین بار مقادیر دو طیفی و دو هم دوسی ب هعنوان دو نمونه از پرکاربردترین توابع HOS ب همنظور ارزیابی تغییرات EEG در حالت هیجان برای تفکیک سه حالت آرامش، تحریک مثبت و تحریک منفی بکار رفته است. در این تحقیق از دادة موجود در اینترفیس که براساس زیر مجموع های از تصاویر IAPS است، استفاده شده است. با استفاده از ویژگ یهای استخراجی از صفحة دو فرکانسی و آزمون Hinich ، ویژگ یهایی برای هر کانال ثبت استخراج شده است. تابع تفکیک بهینه از ترکیب الگوریتم ژنتیک و ماشین بردار پشتیبان استفاده شده است. يافته ها: نتایج نشان م یدهند، بیشترین تغییرات سیگنال EEG در حالت هیجان مربوط به نواحی فرکانس ی م یباشد. نتایج نشان می دهند، سه حالت هیجانی با درصد صحت تفکیک متوسط %52 از یکدیگر تشخیص داده شد هاند. نتيجه گيري: نتایج بدست آمده، مشابه تحقیق دیگر قبلی در این زمینه م یباش 􀀯 د و بهبود جزئی در نتایج حاصل شده است. نتایج کیفی و شهودی این تحقیق، نیز تفاوت بین سه حالت هیجانی را نشان م یدهند. بنابراین طی فهای مرتبة بالا از جمله رو شهای مفید در بازنمایی رفتار مغز در حالات هیجانی است.

پیوند میان علوم اعصاب و تربیت: چالش و امیدها

هدف: از آنجا که تمایل به ایجاد ارتباط بین علوم اعصاب و تربیت در میان دانشمندان و مربیان افزایش یافته اس 􀀯ت، این مقاله درنظر دارد تا دش 􀀯 واریها و امیدهای پیوند میان این دو حوزه را بررسی نماید. روش:شیوه پژوهش حاضر نقد فلسفی است و در آن امکانها و دشواریهای ارتباط بین دو قلمرو علوم اعصاب و تربیت بررسی می شود.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که این قلمرو میان رشته ای به برخی از مسائل فلسفی مانند رابطۀ ذهن و مغز، اراده آزاده، توصیفی/ تجویزی بودن علم دامن می زند. با این حال، اگرچه تربیت را نمی توان صرفاً با توجه به عملکرد مغز تبیین نمود، اما تربیت، قلمرویی است که ناگزیر از اتخاذ رویکرد چندگانه است. در این رویکرد متخصصان تربیت آگاهی ها و مهارت ها را از رشته های علمی متنوعی بدست آورده، آن ها را ترکیب کرده و نظریه های قابل دفاعی تدوین می نمایند. نتیجه گیری: بدین ترتیب، علوم اعصاب به عنوان یکی از رویکردهای چندگانه، داده هایی به دس 􀀯ت می دهد که با استفاده از آن ها مربیان می توانند جنبه های علمی دیدگاهشان را تقویت و اندیشه هایشان را توجیه نمایند. واژه هاي كليدي:

« بعدی  ۲۸۶  ۲۸۵  ۲۸۴  ۲۸۳  ۲۸۲  ۲۸۱  ۲۸۰  ۲۷۹  ۲۷۸  ۲۷۷  ۲۷۶  ۲۷۵  ۲۷۴  ۲۷۳  ۲۷۲  ۲۷۱  ۲۷۰  ۲۶۹  ۲۶۸  ۲۶۷  قبلی »