پردازش اطلاعات و توجه انتخابی در دختران نوجوان دارای علایم اختلالات خوردن

هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسي توجه انتخابي نسبت به محرك‌هاي مربوط به غذا و شكل بدن در افراد داراي علايم اختلالات خوردن كه براي درمان مراجعه نكرده بودند انجام شد. روش: در يك بررسي مقطعي، 53 دختر داراي علايم اختلالات خوردن (شامل 15 نفر علايم بي‌اشتهايي عصبي و 38 نفر علايم پراشتهايي عصبي) و 46 دختر بهنجار با دامنه سني 14 تا 18 سال انتخاب و از نظر سن و سطح تحصيلات خود و والدينشان همتا شدند. تمام آزمودني‌ها به تكليف كشف نقطه (تكليف رايانه‌اي بررسي توجه انتخابي) پاسخ دادند. كلمات هدف در اين آزمون دو گروه كلمات غذا و شكل بدن بود كه بر اساس طول كلمه و فراواني با كلمات خنثي همتا شدند. زمان عكس‌العمل آزمودني‌ها اندازه‌گيري و ثبت شد. براي تحليل داده‌ها از طرح چندعاملي با سنجش مكرر و تحليل واريانس استفاده شد. يافته‌ها: افراد مبتلا به اختلالات خوردن كه در پرسشنامه نگرش‌هاي خوردن نمرات بالا گرفته بودند نسبت به افرادي كه نمرات پايين داشتند در تكليف كشف نقطه، در قالب اجتناب از محرك‌هاي منفي شكل بدن توجه انتخابي نشان دادند، در حالي كه نسبت به محرك‌هاي غذا اين سوگيري مشاهده نشد. نتيجه‌گيري: يافته‌هاي اين پژوهش در پرتو نتايج ساير تحقيقات مورد بحث و بررسي قرار گرفته‌اند.

حافظه بینایی كودكان مبتلا به اختلال بیش‌فعالی-كم‌توجهی در مقایسه با افراد طبیعی

هدف: مطالعات انجام‌شده در مورد اختلال بيش‌فعالي- كم‌توجهي حاكي از وجود اختلال در عملكرد اجرايي از جمله حافظه كاري است. از طرف ديگر در اين بيماران شواهدي دال بر اختلال در حافظه بينايي نيز به‌دست آمده است. هدف اين مطالعه بررسي حافظه بينايي با استفاده از آزمون‌هاي نوروپسيكولوژي حساس به عملكرد لوب تمپورال در كودكان مبتلا به اختلال بيش‌فعالي- كم‌توجهي بود. روش: در اين مطالعه مقطعي- تحليلي 41 كودك 6 تا 11 ساله مبتلا به اختلال بيش‌فعالي- كم‌توجهي با بهره هوشي طبيعي كه قبلاً تحت درمان دارويي نبودند، با 30 كودك سالم كه از نظر سن، جنس و بهره هوشي با آنها همسان شده بودند، به وسيله آزمون‌هاي نوروپسيكولوژي تأخير در جور كردن با نمونه (DMS) ، يادگيري جفت ارتباط (PAL) و حافظه شناسايي الگو (PRM) مقايسه شدند. يافته‌ها: در آزمون PAL عملكرد افراد مبتلا به اختلال بيش‌فعالي- كم‌توجهي ضعيف‌تر از گروه كنترل بود. تعداد كل خطاها و تعداد كل تلاش‌ها به شكل معني‌داري بيشتر و تعداد مراحل تكميل‌شده به‌شكل معني‌داري كمتر بود. در آزمون DMS درصد پاسخ‌هاي صحيح، گروه بيمار به‌طور معني‌داري كمتر از گروه كنترل بود و اين اختلاف در مورد درصد پاسخ‌هاي صحيح كل تأخيرها و نمايش همزمان نيز معني‌دار بود. نتايج آزمون PRM نشان داد كه درصد پاسخ‌هاي صحيح و ميانگين زمان پاسخدهي صحيح در گروه بيمار ضعيف‌تر از گروه كنترل بود، اما اين تفاوت به لحاظ آماري معني‌دار نبود. نتيجه‌گيري: كاركرد بيماران مبتلا به اختلال بيش‌فعالي- كم‌توجهي بدون دريافت قبلي دارو در آزمون‌هاي حساس به عملكرد تمپورال به ويژه در زمينه حافظه بينايي نسبت به گروه كنترل داراي درجاتي از اختلال مي‌باشد.

ویژگی‌های تصویربرداری مغز افراد دچار اختلال هویت جنسی در مقایسه با افراد سالم

هدف: هدف اين مطالعه مقايسة ويژگي‌هاي تصويربرداري مغز بيماران دچار اختلال هويت جنسي با افراد سالم بود. روش: مطالعه به صورت توصيفي- تحليلي انجام شد. براي هر يك از دو گروه بيمار و شاهد 30 نفر كه واجد معيارهاي ورود و فاقد معيارهاي خروج بودند به روش غيرتصادفي از بين بيماران مراجعه‌كننده به بيمارستان روزبه، سازمان بهزيستي و پزشكي قانوني تهرا ن انتخاب شدند. اطلاعات جمعيت‌شناختي شامل قد و وزن و دورسر و اندكس تودة بدن گردآوري و MRI به روش FSE T2 3D انجام شد. داده‌هاي MRI مغز به‌وسيله نرم‌افزار حجم‌سنجي ارزيابي گرديد. حجم هستة قرمز، حجم پارانشيم مغز، حجم اينترادورال، حجم مايع مغزي‌نخاعي و مساحت كورپوس كالوزوم با به‌كارگيري آزمون‌هاي آماري t و ضريب همبستگي پيرسون مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته‌ها: حجم هستة قرمز در گروه بيمار كمتر از گروه شاهد بود (01/0p<). حجم هستة قرمز و حجم اينترادورال و پارانشيم مغز زنان و مردان تفاوت معني‌دار داشت. بين حجم هستة قرمز بيماران مرد و زنان طبيعي تفاوت معني‌داري ديده نشد، ولي حجم هستة قرمز بيماران زن كمتر از مردان نرمال بود (01/0p<). نتيجه‌گيري: بين ساختار آناتوميك مغز افراد دچار اختلال هويت جنسي و افراد سالم تفاوت‌هايي مشاهده شد. در مراحل رشد و تمايز سامانة عصبي مركزي، ممكن است ساختار آناتومي مغز اين بيماران دچار تغييراتي شده و از مسير معمول و طبيعي هماهنگ و همراستا با جنسيت فرد پيروي نكرده باشد.

دخالت سیستم كولینرژیك هیپوكامپ پشتی در حافظه وابسته به وضعیت اتانول در مدل یادگیری اجتنابی غیرفعال

هدف: در اين تحقيق اثرات تزريق دوطرفه عوامل كولينرژيك به نواحي CA1 هيپوكامپ پشتي بر حافظه وابسته به وضعيت اتانول در موش‌هاي كوچك آزمايشگاهي بررسي شد. روش: موش‌هاي كوچك آزمايشگاهي نر نژاد NMRI با ميانگين وزني 30-20 گرم به صورت دوطرفه، در ناحيه CA1 هيپوكامپ پشتي و با استفاده از دستگاه استريوتاكس كانول‌گذاري شدند. كليه حيوانات جراحي‌شده يك هفته دوره بهبودي را قبل از آزمون‌هاي رفتاري گذراندند. مدل يادگيري اجتنابي غيرفعال يك‌نوبته، به روش پايين آمدن از سكو براي سنجش حافظه استفاده گرديد. يافته‌ها: تزريق درون صفاقي اتانول (5/0 و 1 g/kg) در مرحله پيش از آزمون توانست تخريب حافظه ناشي از مصرف پيش از آموزش اتانول (g/kg 1) را مهار و حافظه وابسته به وضعيت ايجاد كند. تزريق درون هيپوكامپي آگونيست گيرنده‌هاي موسكاريني، فيزوستيگمين و نيكوتين در مرحله پيش از آزمون توانست تخريب حافظه ناشي از مصرف پيش از آموزش اتانول (g/kg 1) را بهبود بخشد. به‌علاوه، تزريق درون هيپوكامپ فيزوستيگمين و نيكوتين در مرحله پيش از آزمون همراه با دوز غيرمؤثر اتانول (g/kg 25/0) تخريب حافظه ناشي از مصرف پيش از آموزش اتانول (g/kg 1) را مهار و حافظه وابسته به وضعيت ايجاد نمود. تزريق آنتاگونيست گيرنده‌هاي موسكاريني (آتروپين) و تزريق آنتاگونيست گيرنده‌هاي نيكوتيني (مكاميل‌آمين) به ناحيه CA1 هيپوكامپ در مرحله پيش از آزمون، همراه با تزريق درون صفاقي اتانول (g/kg 1) باعث جلوگيري از بازگشت حافظه به وسيله اتانول شد. تزريق درون هيپوكامپي فيزوستيگمين، نيكوتين، آتروپين يا مكاميل‌آمين به‌تنهايي تأثيري بر حافظه نداشت. نتيجه‌گيري: سيستم كولينرژيكي از طريق گيرنده‌هاي موسكاريني و نيكوتيني نواحي CA1 هيپوكامپ پشتي در القاي يادگيري وابسته به وضعيت اتانول دخالت دارد.

تأثیر مصرف مزمن هیستامین بر یادگیری وابسته به وضعیت لیتیوم در موش‌های كوچك آزمایشگاهی

هدف: در اين مطالعه تأثير حساسيت‌زايي هيستامين بر يادگيري وابسته به وضعيت ليتيوم مورد بررسي قرار گرفت. روش: براي ارزيابي حافظه موش‌هاي بالغ نر نژاد NMRI، از روش اجتنابي غيرفعال پايين‌آمـدن از سـكو اسـتفاده شد. يافــته‌ها: تزريق داخل صــفاقي ليتــيوم (mg/kg10) پس از آموزش، باعث تخريب حافظه در روز آزمون شد و تزريق ليتيوم قبل از آزمون، از تخريب حافظه جلوگيري كرد (001/0p<). با تزريق 20 ميكروگرم هيستامين در سه روز متوالي به هر موش و به دنبال آن پنج روز قطع دارو حساسيـت‌زايي ايجاد شد. برگشت حافظة تخريب‌شده به‌وسيله ليتيوم، در موش‌هاي حساس‌شده با هيستامين بهتر از موش‌هاي حساس‌نشده صورت گرفت (01/0p<). از طرف ديگر تزريق مكرر (سه روز تزريق، پنج روز قطع) پيريلامين، آنتاگونيست گيرنده H1 (40 ميكروگرم در هر موش) و رانيتيدين، آنتاگونيست گيرنده H2 (25/6 و 5/12 ميكروگرم در هر موش) از بازگشت حافظه تخريب‌شده جلوگيري كرد. نتيجه‌گيري: حساسيت‌زايي با هيستامين بر حافظة تخريب‌شده به‌وسيله ليتيوم اثر مي‌گذارد. بنابراين به‌نظر مي‌رسد كه اثر يون ليتيوم بر حافظه در روش اجتنابي غيرفعال توسط مسيرهاي سيگنالي گيرنده هيستامين ميانجي‌گري مي‌شود

سخن سردبیر

سخن سردبیر

رابطه ادراک سروصدا با سرزندگی

هدف: هدف از اين پژوهش، بررسي رابطة ادراك كيفيت صدا با سرزندگي در كاركنان مشاغل اداري و صنعتي مجتمع فولاد مباركه بود. روش: بدين‌منظور 55 نفر از كاركنان بخش اداري و 70 نفر از كاركنان بخش صنعتي به‌طور تصادفي انتخاب شدند و پرسشنامة ادراك كيفيت صدا با پنج زيرمقياس مزاياي كاهش صدا، موانع كاهش صدا، خوداثربخشي، نگرش نسبت به صدا و القاپذيري و پرسشنامة سرزندگي را به‌طور همزمان تكميل كردند. يافته‌ها: در كاركنان مشاغل اداري سرزندگي تنها با مقوله خوداثربخشي رابطة معني‌دار داشت (05/0p<) و در كاركنان مشاغل صنعتي سرزندگي با مقوله‌هاي كاهش صدا و خوداثربخشي داراي رابطة معنِي‌دار بود (05/0p<). نتيجه‌گيري: مقايسة نتايج اين پژوهش با يافته‌هاي پژوهش‌هاي مرتبط، بيانگر اهميت ميزان سروصدا در محيط كار و تأثير آن بر سرزندگي است. سروصدا با تحت پوشش قرار دادن ساير اصوات، تمركز كاركنان را از بين مي‌برد و سرزندگي و هشياري آنها و نهايتاً بهره‌وري را كاهش مي‌دهد. با استفاده از ابزارهاي محافظ شنوايي مي‌توان ميزان آزردگي ناشي از سروصدا را كاهش داد و احساس سرزندگي را كه نوعي تجربه خاص روانشناختي است در كاركنان ايجاد كرد.

آموزش شنیداری زبان انگلیسی در خواب

هدف: بررسي امكان يادگيري شنيداري هنگام خواب و نيز بررسي تفاوت‌هاي احتمالي جنسيتي در اين زمينه. روش: جامعه آماري اين پژوهش را دانشجويان رشته‌هاي روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه آزاد اسلامي واحد گرمسار در سال تحصيلي 86-1385 تشكيل ‌دادند. ابزار پژوهش پرسشنامه‌اي حاوي سؤالات زبان انگليسي بود كه پرسش‌هاي آن در قالب سؤال‌هاي چهارگزينه‌اي و ترجمه، از ميان مطالب آموزش داده شده، تهيه شده بود. روايي پرسشنامه با استفاده از روايي محتوايي بررسي شد. به‌منظور خوگيري آزمودني‌ها به گوش‌دادن مواد درسي در هنگام خواب، پژوهش يك هفته به‌طور آزمايشي اجرا شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌ t تحليل شد. يافته‌ها: نتايج نشان داد كه يادگيري شنيداري زبان انگليسي در هنگام خواب امكان‌پذير نيست. نتيجه‌گيري: با در نظر گرفتن محدوديت‌هاي پژوهش، نتايج نشان داد كه هنگام خواب يادگيري صورت نمي‌گيرد و اين روش مشكلاتي از قبيل بي‌خوابي، سردرد، گوش‌درد، بي‌حوصلگي و خواب‌آلودگي در طول روز را نيز در پي دارد.

شیوع علایم وسواس فکری-عملی در نوجوانان و میزان هم ابتلایی آن با سایر علایم روان پزشکی

هدف: اختلال وسواس فكري-عملي (OCD) يكي از اختلالات شايع روان‌پزشكي است كه گاه از كودكي و نوجواني شروع مي‌شود. مطالعات همه‌گيرشناسي، ميزان شيوع علايم وسواس (وسواس غيرباليني) را در جمعيت نوجوانان بالا گزارش كرده‌اند. هدف اين مطالعه تعيين شيوع علايم وسواس در نوجوانان و ميزان هم‌ابتلايي آن با ساير علايم روان‌پزشكي بود. روش: مطالعه حاضر از نوع مقطعي- توصيفي بود. در اين مطالعه 909 دانش‌آموز نوجوان (دختر و پسر) دبيرستاني و پيش‌دانشگاهي به‌طور تصادفي از شهرستان‌هاي ميبد و اردكان انتخاب شدند و به‌وسيلة‌ پرسشنامه‌هاي وسواس فكري-عملي مادزلي (MOCI)، چك‌ليست علايم 90 سؤالي (SCL-90-R) و پرسشنامه جمعيت‌شناختي مورد ارزيابي قرار گرفتند. در مرحلة اول كل نمونه، پرسشنامه‌هاي MOCI و SCL-90-R را تكميل نمودند و در مرحلة دوم، نمرات SCL-90-R افرادي كه نمرة آزمون مادزلي آنها بيشتر از 15 بود، بررسي شد. يافته‌ها: شيوع علايم وسواس در جمعيت نوجوانان مورد مطالعه 2/11 درصد بود. بالاترين ميزان هم‌ابتلايي علايم وسواس، با اختلال «افسردگي» و «اضطراب» به‌دست آمد و در عين حال پيش‌بيني‌كننده‌هاي مفيد براي OCD، مقادير «پرخاشگري»، «هراس» و «شكايات جسماني» بودند. در بررسي عوامل خطر مرتبط با وسواس، ميان رتبة تولد، تحصيلات والدين، درآمد خانواده، سن و جنس با علايم وسواس ارتباط معني‌داري به‌دست نيامد. نتيجه‌گيري: يافته‌هاي اخير در زمينه شيوع گستردة علايم وسواس فكري-عملي در جمعيت غيرباليني، مي‌تواند علايم وسواس را به‌عنوان يك پديدة طبيعي در نوجوانان تلقي نمايد و در عرصة مباحث نظري اين اختلال دستاورد جديدي به ارمغان آورد.

رابطه ویژگی های شخصیتی و تکانشگری با میزان وابستگی نیکوتین در افراد سیگاری

هدف: اين مطالعه با هدف بررسي رابطه ويژگي‌هاي شخصيتي و تكانشگري با ميزان وابستگي به نيكوتين در افراد سيگاري انجام شد. روش: 89 دانشجوي پزشكي پسر شامل 30 دانشجوي غيرسيگاري و 59 دانشجوي سيگاري در مطالعه شركت كردند. دانشجويان سيگاري با توجه به نمره پرسشنامة تحمل نيكوتين به دو دسته با وابستگي زياد به نيكوتين (22 نفر) و با وابستگي كم به نيكوتين (37 نفر) تقسيم و سپس با استفاده از پرسشنامه‌هايي چون پرسشنامة افسردگي بك، معيار اضطراب كتل، پرسشنامة سرشت و منش كلونينجر، پرسشنامة تكانشگري آيزنك، پرسشنامة تكانشگري بارت، پرسشنامة حس‌جويي زاكرمن و آزمون‌هاي رفتاري چون آزمون كاهش ارزش تعويقي و آزمون خطرپذيري بادكنكي ارزيابي شدند. يافته‌ها: سه گروه آزمودني در نمرات افسردگي (05/0p<)، تكانشگري حركتي (05/0p<)، مخاطره‌جويي (01/0p<)، تكانشـگري (05/0p<)، حس‌جويي (01/0p<)، ماجراجويي (01/0p<)، تجربه‌جويي (01/0p<)، رفتارهاي كنترل‌نشده (01/0p<)، نوجـويي (01/0p<)، فقـدان پشـتكار (05/0p<) و فقدان خودراهبري (05/0p<) اختلاف معني‌داري داشتند. همچنين افراد سيگاري با وابستگي زياد در مقايسه با گروه غيرسيگاري‌ها كاهش ارزش تعويقي سريع‌تري را نشان دادند. نتيجه‌گيري: عواملي چون نمرات افسردگي، تكانشگري حركتي، مخاطره‌جويي، تكانشگري‌حس‌جويي، ماجراجويي، تجربه‌جويي، رفتارهاي كنترل‌نشده، نوجويي، فقدان پشتكار و فقدان خودراهبري نقش مؤثري در پيش‌بيني وابستگي زياد افراد به سيگار داشتند. سه عامل مخاطره‌جويي، حس‌جويي و رفتارهاي كنترل‌نشده نيز نقش مهمي در پيش‌بيني وابستگي كم افراد به سيگار ايفا مي‌كردند.

روند تحولی خلاقیت در کودکان

هدف: بررسی روند تحول خلاقیت در کودکان چهار تا ده ساله شهر اصفهان هدف این پژوهش بود. روش: 240 کودک (120 پسر و 120 دختر) به‌صورت تصادفی و با استفاده از نمونهگیری خوشه‌ای از مهدهای کودک و مدارس ابتدایی دو منطقه آموزش و پرورش شهر اصفهان انتخاب شدند. دادهها با استفاده از آزمون تفکر خلاق تورنس (بخش تصویری فرم A و(B جمع‌آوری و با روش تحلیل واریانس و مقایسههای زوجی میانگینها تحلیل شد. يافته‌ها: خلاقیت در کودکان از روندی تحولی پیروی می‌کرد (001/0>p) و در این روند دختران و پسران تفاوت معنیداری نداشتند. مؤلفههای سیالی و ابتکار در هر چهار گروه سنی، جایگاه تقریباً ثابتی داشت ولی میانگین نمرات مؤلفه بسط در پسران و دختران با توجه به گروهها متغیر بود. نتيجه‌گيري: به نظر میرسد خلاقیت در کودکان از روندی تحولی پیروی میکند و تغییرپذیری نمرات به مؤلفه بسط اختصاص دارد. یافتهها با رویکردهای نظری مورد بحث قرار گرفته است.

مقایسه فعالیت سیستم های مغزی-رفتاری بیماران مبتلا به اختلال وسواس و افراد بهنجار

هدف: اين پژوهش با هدف بررسي فعاليت سيستم‌هاي مغزي-رفتاري بيماران مبتلا به اختلال وسواس فكري-عملي و افراد بهنجار بر اساس نظريه شخصيتي جفري گري انجام شد. روش: 20 بيمار مبتلا به اختلال وسواس فكري-عملي و 20 فرد بهنجار انتخاب و بر اساس متغيرهاي سن، جنس و سطح تحصيلات همتاسازي شدند. براي بررسي فعاليت سيستم‌هاي مغزي-رفتاري از پرسشنامه شخصيتي گري-ويلسون استفاده شد. داده‌ها با آزمون t مستقل تجزيه و تحليل شد. يافته‌ها: دو گروه در دو سيستم فعال‌ساز رفتاري و بازداري رفتاري تفاوت معني‌دار داشتند، ولي در سيستم ستيز و گريز تفاوتي مشاهده نشد. نتيجه‌گيري: نتايج پژوهش حاضر با فرضيات بنيادي نظريه حساسيت به تقويت‌گري و شرايط عصب‌روان‌شناختي حاكم بر بيماران مبتلا به اختلال وسواس فكري-عملي همسو مي‌باشد.

« بعدی  ۲۷۲  ۲۷۱  ۲۷۰  ۲۶۹  ۲۶۸  ۲۶۷  ۲۶۶  ۲۶۵  ۲۶۴  ۲۶۳  ۲۶۲  ۲۶۱  ۲۶۰  ۲۵۹  ۲۵۸  ۲۵۷  ۲۵۶  ۲۵۵  ۲۵۴  ۲۵۳  قبلی »