تأثیر خودافشاگری مشاور بر ادراک مراجع از نفوذ اجتماعی مشاور در مشاوره ژنتیک تالاسمی

هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر خودافشاگری مشاور بر ادراک مراجع از ابعاد نفوذ اجتماعی مشاور، شامل خبرگی، جذابیت و قابلیت اعتماد، در مشاوره ژنتیک تالاسمی پیش از ازدواج بود. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش‌های شبیه‌سازی‌شده بود که جلسه مشاوره ژنتیک به‌صورت فرضی و در قالب یک سناریوی مکتوب اجرا شد. از میان زوج‌های مراجعه‌کننده به مرکز مشاوره ژنتیک پزشکی اصفهان، 131 نفر در پژوهش حاضر شرکت کردند. ابزار پژوهش سه‌بخشی و شامل اطلاعات جمعیت‌شناختی، سناریوی یک جلسه مشاوره ژنتیک تالاسمی و فرم کوتاه ارزیابی مشاور (S-CRF) بود. سناریوها در یکی از سه حالت بدون خودافشاگری، خودافشاگری حرفه‌ای و خودافشاگری شخصی مشاور ارائه شد. آزمودنی‌ها با تصور خود در نقش مراجع و پاسخ به S-CRF، ادراک خود را از نفوذ اجتماعی مشاور نشان دادند. داده‌ها از راه تحلیل واریانس چندمتغیره بررسی شدند. یافته‌ها: آزمودنی‌ها مشاور ژنتیک را در حالت خودافشاگری شخصی، قابل اعتمادتر از حالت بدون خودافشاگری ارزیابی کردند. نتیجه‌گیری: همان‌گونه که بررسی‌های پیشین نشان داده‌اند، خودافشاگری مشاور ژنتیک ممکن است بر ادراک مراجع از نفوذ اجتماعی مشاور تأثیر مثبت داشته باشد.

XML نشخوار ذهنی و اجتناب شناختی- رفتاری در افراد مبتلا به اختلال افسردگی و اختلال اضطراب اجتماعی: مقایسه دو دیدگاه طبقه‌ای و طیفی

هدف پژوهش حاضر بررسی دو مؤلفه نشخوار ذهنی و اجتناب در افراد سالم و مبتلا به اختلال های افسردگی و اضطراب اجتماعی بود. روش: 30 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی، 30 بیمار مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و 120 فرد غیربیمار به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌ها پرسشنامه اضطراب بک (BAI)، ویرایش دوم پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II)، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ)، پرسشنامه سبک‌های پاسخ (RSQ)، مقیاس اجتناب شناختی- رفتاری (CBAS) و پرسشنامه‌ پردازش پس‌رویدادی (PEPQ) به کار رفت. برای تحلیل داده‌ها افزون بر روش‌های توصیفی، از تحلیل تابع تمایزی برای آشکارسازی تفاوت‌های عمده میان گرو‌ه‌ها استفاده شد. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد میان افراد افسرده و افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی در متغیرهای اجتناب شناختی غیراجتماعی (001/0>p ) ، اجتناب رفتاری غیراجتماعی (001/0>p ) و نشخوار ذهنی (001/0>p ) تفاوت وجود داشت و از نظر متغیرهای پردازش پس‌رویدادی، اجتناب اجتماعی و پرت کردن حواس میان دو گروه تفاوتی وجود نداشت. متغیرهای اجتناب شناختی غیراجتماعی و نشخوار ذهنی بهترین متغیرهای پیش­بینی­کننده بودند که توانستند گروه افراد مبتلا به افسردگی را از گروه افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی متمایز کنند. نتیجه­گیری: پژوهش حاضر مقداری همپوشانی در آسیب­پذیری شناختی در دو اختلال افسردگی و اضطراب اجتماعی نشان داد. به نظر می‌رسد نشخوار ذهنی، پردازش پس­رویدادی و اجتناب در طول یک پیوستار از هنجار تا نابهنجار قرار دارند. با این وجود نشخوار ذهنی و اجتناب شناختی غیراجتماعی، مؤلفه­های خاص افسردگی بودند. این پژوهش در تأیید هر دو دیدگاه طبقه­ای و طیفی شواهدی فراهم آورد.

تروماهای دوران کودکی و اقدام به خودکشی در بزرگسالی

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تروماهای دوران کودکی و افسردگی و اقدام به خودکشی در بزرگسالی بود. روش: جامعه پژوهش حاضر عبارت بود از تمامی افراد مراجعه‌کننده به بیمارستان لقمان حکیم به دلیل اقدام به خودکشی، در شش ماهه دوم سال 1390. از این افراد 180 نفر (100 زن و 80 مرد) به‌صورت نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انتخاب و بر مبنای ملاک‌های ورود و خروج بررسی شدند. 180 نفر نیز (100 زن و 80 مرد) از بیمارانی بررسی شدند که طی شش ماهه دوم سال 1390 به دلیل بیماری جسمی -که ارتباط غیرمستقیم نیز با خودکشی نداشت در بیمارستان لقمان بستری شده بودند. برای گردآوری داده‌ها ویراست دوم پرسش‌نامه افسردگی بک (BDI-II) و پرسش‌نامه ترومای دوران کودکی (CTQ) به‌کار رفت. داده‌ها به روش تحلیل تشخیصی و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته‌ها: با افزایش نمره تروماهای دوران کودکی (در تمام خرده‌مقیاس‌ها) احتمال اقدام به خودکشی افزایش یافت (001/0≥ p) از میان تروماهای دوران کودکی، سوء‌استفاده هیجانی بیشترین نقش را در اقدام به خودکشی داشت. هم‌چنین میان سوء‌استفاده هیجانی (001/0≥p)، سوء‌استفاده جسمی (05/0≥p)، غفلت جسمی (001/0≥ p)و غفلت هیجانی(001/0≥ p)با افسردگی رابطه وجود داشت. نتیجه‌گیری: تروماهای دوران کودکی، به‌ویژه سوء‌استفاده هیجانی می‌تواند منجر به بروز افسردگی و اقدام به خودکشی در بزرگسالی شود

مقایسه اثربخشی دارودرمانی و ترکیب دارودرمانی و آموزش مدیریت والدین بر شاخص‌های بینایی- ساختاری، توجهی، رفتاری و هیجانی کودکان مبتلا به اختلال بیش‌فعالی/کمبود توجه

پژوهش حاضر بررسی اثربخشی دارودرمانی و ترکیب دارودرمانی و آموزش مدیریت والدین بر شاخص‌های بینایی- ساختاری، توجهی، رفتاری و هیجانی کودکان مبتلا به اختلال بیش‌فعالی/کمبود توجه (ADHD) بود. روش: در پژوهش مداخله‌ای حاضر، 18 کودک مبتلا به ADHD نوع مرکب، به همراه مادرانشان، به‌شکل تصادفی به دو گروه دارودرمانی و درمان ترکیبی (دارودرمانی همراه با آموزش مدیریت والدین) تقسیم شدند. درمان شامل دست‌کم پنج هفته درمان دارویی برای هر دو گروه و 10 جلسه آموزش مدیریت والدین برای گروه درمان ترکیبی بود. پیش و پس از درمان، چهارمین ویراست پرسشنامه نشانه‌های کودکCSI-4) )، آزمون بینایی- حرکتی بندر گشتالت، نسخه گلدن آزمون رنگ-کلمه استروپ (SCWT)، آزمون ماتریس‌های پیشرونده ریون (RPM) و نسخه کوتاه و تجدیدنظرشده مقیاس درجه‌بندی کانرز والدین (CPRS-R-S) تکمیل شد. داده‌ها با استفاده از آزمون هتلینگ، آزمون t و تحلیل کوواریانس تک‌متغیره و چندمتغیره تحلیل شدند. یافته‌ها: در دو گروه، پس از مداخله نمره شاخص بینایی- ساختاری کاهش و نمره شاخص توجه افزایش یافت (به‌ترتیب، 01/0>p و 05/0>p). همچنین، درمان ترکیبی بر تمام شاخص‌ها (01/0>p) و دارودرمانی بر دو شاخص بیش‌فعالی (01/0>p) و شاخص ADHD (05/0>p) تأثیر داشت. رفتار مقابله‌ای در گروه درمان ترکیبی نسبت به گروه دارودرمانی کاهش بیشتری داشت (05/0>p). هیچ‌یک از درمان‌ها نتوانست بر شاخص‌های هیجانی تأثیر بگذارد. نتیجه‌گیری: درمان دارویی بر رفع نقایص شناختی و درمان ترکیبی بر بهبود رفتارهای مقابله‌ای و تعامل میان والدین و فرزندان اثرگذار است.

شیوع بروکسیسم هنگام خواب در کودکان سه تا شش ساله قزوین (1390)

هدف پژوهش حاضر تعیین شیوع بروکسیسم هنگام خواب در کودکان پیش‌دبستانی شهر قزوین بود. روش: در یک بررسی مقطعی، 400 کودک 6-3 ساله به‌صورت تصادفی خوشه‌ای از مهدکودک‌های شهر قزوین انتخاب شدند. تشخیص بروکسیسم طبق معیار آکادمی پزشکی خواب آمریکا(AASM)، از روی گزارش والدین صورت گرفت. برای گردآوری داده‌ها از نسخه‌های فارسی پرسشنامه عادات خواب کودکان (CSHQ) و پرسشنامه رفتار پیش‌دبستانی (PBQ) استفاده شد. این پرسشنامه‌ها به‌وسیله والدین تکمیل شد. معاینات دندانپزشکی نیز انجام شد. یافته‌ها با استفاده از آزمون مجذور خی تحلیل شد. یافته‌ها: از 400 کودک مورد بررسی، 76 نفر (19 درصد) به بروکسیسم مبتلا بودند. از این تعداد 46 نفر پسر بودند. بروکسیسم با سابقه خانوادگی مثبت (004/0p=)، ناخن جویدن (001/0=p)، پوسیدگی دندان (001/0p=) و اختلال بیش‌فعالی-کم‌توجهی (04/0p=)، خروپف هنگام خواب (005/0=p)، صحبت کردن در خواب (002/0p=)، حرکات بیش از معمول در اندام‌ها (02/0=p) و بی‌قراری در خواب (01/0=p) ارتباط داشت. نتیجه‌گیری: شیوع بالای بروکسیسم هنگام خواب در کودکان پیش دبستانی، ضرورت انجام پژوهش‌های بیشتر در این زمینه را نشان می‌دهد.

شیوع اختلالات شناختی در سالمندان شهر امیرکلا (91-1390)

هدف پژوهش حاضر تعیین شیوع اختلالات شناختی در سالمندان شهر امیرکلا، طی سال‌های 91-1390، بود. روش: پژوهش حاضر قسمتی از طرح جامع بررسی وضعیت سلامت سالمندان بود که روی 1600 سالمند 60 ساله و بالاتر شهر امیرکلا در سال 91-1390 انجام شد. از تمام سالمندان برای شرکت در پژوهش دعوت شد. محل مراجعه مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، واقع در شهر امیرکلا، بود. داده‌های جمعیت‌شناختی با استفاده از یک پرسشنامه گردآوری شد. برای شناسایی اختلالات شناختی از مقیاس افسردگی پیری (GDS) و بررسی مختصر وضعیت روانی (MMSE) استفاده شد. یافته‌ها: شیوع نشانه‌های اختلالات شناختی در جمعیت مورد بررسی 3/18 درصد بود. شیوع اختلالات شناختی در سنین بالاتر (001/0>p)، در زنان (001/0>p)، در افراد غیرمتأهل (001/0>p)، در افراد با سطح تحصیلات پایین (001/0>p) و کسانی که تنها زندگی می‌کردند (005/0=p) بیشتر بود. نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع بالای نشانه‌های اختلالات شناختی در سالمندان شهر امیرکلا، غربالگری سالمندان با استفاده از ابزار MMSE ممکن است در شناخت زودرس این بیماران مفید باشد.

تاریخچه روانپزشکی در تبریز

در این مقاله سرگذشت بیماران روانی در تبریز و پیشینه روانپزشکی در این شهر مرور شده است و نگاهی به تاریخچه روانپزشکی قدیم و نوین در تبریز و سیر تکاملی آن دارد. در تاریخچه قدیم طب و روانپزشکی در تبریز، نام دانشگاه ربع رشیدی و بیمارستان­ها و خدمات پزشکی آن قابل ذکر است. بزرگ­ترین بیمارستان در ایران در قرن هشتم هجری یا سیزدهم میلادی که مقارن با قرون وسطی در غرب بود، توسط خواجه رشید­الدین فضل­اله همدانی در شهر تبریز، پایتخت آن زمان امپراتوری بزرگ ایران در دانشگاه ربع رشیدی بنا نهاده شد و در آن مداوای بیماران از جمله بیماران روانی به طرز اخلاقی و با علم روز انجام می­شد؛ با این حال، متأسفانه فقط بیست سال دوام داشت و پس از قتل خواجه با خاک یکسان شد. بعد از آن تا زمان تأسیس دانشگاه تبریز در سال 1329 شمسی و دانشکده پزشکی و بخش روانپزشکی در سال 1331، وضع روانپزشکی و مراقبت بیماران دورانی بسیار نابسامان و آشفته را گذرانده است.

ویژگی‌های روانسنجی مقیاس سنجش جهانی دمانس رولاند (RUDAS) در نمونه‌ای از سالمندان ایرانی

هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی‌های روانسنجی مقیاس سنجش جهانی دمانس رولاند (RUDAS) در نمونه‌ای از سالمندان ایرانی بود. روش: ابتدا با نمونه‌گیری در دسترس، 500 سالمند از دو مرکز، آسایشگاه سالمندان کهریزک (305 نفر) و کانون جهان‌دیدگان (195 نفر)، مورد بررسی قرار گرفتند. سپس 61 نفر دیگر نیز برای محاسبه پایایی بازآزمایی بررسی شدند. برای گردآوری داده‌ها افزون بر مقیاس سنجش جهانی دمانس رولاند (RUDAS)، معاینه مختصر وضعیت روانی (MMSE)، پرسشنامه آگاهی‌دهنده کاهش شناختی در پیری (IQCDE)، مقیاس افسردگی سالمندان (GDS) و پرسشنامه اروپایی پنج بعدی کیفیت زندگی (EuroQol-5D) به‌کار رفت. تجزیه و تحلیل داده‌ها به روش همبستگی پیرسون و تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی انجام شد. یافته‌ها: یافته‌ها نشانگر همبستگی RUDAS با سایر ابزارها (001/0 p) و بنابراین برخورداری از روایی همگرا و افتراقی مناسب بود. پایایی بازآزمایی دوهفته‌ای و آلفای کرونباخ RUDAS به‌ترتیب 88/0 و 77/0 به‌دست آمد. نقطه برش، ویژگی و حساسیت این آزمون به‌ترتیب20، 79/0 و 86/0 بود. از سوی دیگر تحلیل عاملی RUDAS بیانگر اشباع آن از یک عامل بود. نتیجه‌گیری: RUDAS از ویژگی‌های روانسنجی مناسب برای کاربرد در جمعیت سالمندان ایرانی برخوردار است

عوامل خطر و محافظت‌کننده در استعداد اعتیاد دانشجویان استان آذربایجان غربی

بررسی عوامل خطر و محافظت‌کننده در استعداد اعتیاد دانشجویان هدف پژوهش حاضر بود. روش : ‌ از میان جامعه هدف (دانشجویان دختر و پسر دوره کاردانی و کارشناسی دانشگاه‌های آزاد اسلامی استان آذربایجان غربی با دامنه سنی 41-18 سال)، 592 نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای از دانشگاه‌های‌ آزاد اسلامی ارومیه، خوی، ماکو، مهاباد و بوکان برحسب جنسیت، رشته و سال تحصیلی انتخاب شدند. داده‌ها به‌وسیله پرسشنامه استعداد اعتیاد، نسخه دانشجویان ( ASQ-SV ) گردآوری و به روش تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها : استعداد اعتیاد در دانشجویان پسر بیشتر از دختر، مجرد بیشتر از متأهل، سال‌های‌ تحصیلی بالاتر بیشتر از سال‌های پایین‌تر و مصرف‌کنندگان دایمی و گاه‌گدار سیگار بیشتر از غیرسیگاری‌ها و در گروه­های مختلف آموزشی یکسان بود. اشتغال مادر به‌طور غیرمستقیم با افزایش پیشرفت تحصیلی دانشجویان موجب کاهش استعداد اعتیاد آنان شده، اما به‌طور مستقیم در افزایش و کاهش وضعیت تحصیلی و استعداد اعتیاد تأثیری نداشت. تعداد دوستان در افزایش و کاهش پیشرفت تحصیلی تأثیری نداشت، اما به‌طور مستقیم و غیرمستقیم با افزایش وضعیت نامطلوب تحصیلی، افزایش استعداد اعتیاد را در پی داشت. نتیجه‌گیری : پیشرفت تحصیلی، وضعیت مطلوب تحصیلی، تعداد اندک دوستان، عدم مصرف سیگار و اشتغال مادر عوامل محفاظت‌کننده و مرد بودن، تجرد، افت تحصیلی، وضعیت نامطلوب تحصیلی، تعدد دوستان و مصرف دایمی یا گاه‌گدار سیگار از عوامل خطر برای استعداد اعتیاد محسوب می‌شود

اجرای پایلوت دستورالعمل مراقبت و رفتار با کودک و نوجوان در مرکز روانپزشکی اطفال بیمارستان امام حسین (ع)

هدف پژوهش حاضر اجرای آزمایشی دستورالعمل مراقبت و رفتار با کودک و نوجوان در یک مرکز درمانی روانپزشکی کودک و نوجوان بود. روش : پژوهش نیمه‌آزمایشی و آینده‌نگر حاضر در بخش و درمانگاه روانپزشکی کودک و نوجوان بیمارستان امام حسین (ع) تهران در دو فاز شش ماهه انجام شد. فاز اول شامل راهبرد‌های اجرایی- آموزشی و پژوهشی بود و در فاز دوم دستورالعمل مراقبت و رفتار با کودک و نوجوان در بخش و درمانگاه روانپزشکی اجرا شد. آزمودنی‌ها، والدین کودکان مراجعه‌کننده به بخش و درمانگاه روانپزشکی کودک بودند. پرسشنامه مورد استفاده از دستورالعمل مراقبت و رفتار با کودک/ نوجوان استخراج و توسط والدین تکمیل شد. در فاز نخست و پیش از انجام هر گونه مداخله، پرسشنامه‌های پیش‌آزمون و پس از اجرای آزمایشی دستورالعمل، پرسشنامه‌های پس‌آزمون تکمیل شدند. تعداد نمونه‌های پیش‌آزمون (و پس‌آزمون) بخش و درمانگاه به‌ترتیب 33 (24) و 60 (56) نفر بود. داده‌ها با مجذور خی و آزمون t مستقل و وابسته تحلیل شدند. یافته‌ها : آزمودنی‌های مراجعه‌کننده به بخش روانپزشکی در دو مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون در دریافت کتابچه‌های آموزشی و اطلاع‌رسانی تفاوت معنی‌دار داشتند (001/0 p< ) ولی میزان رضایت از وضعیت رفاهی و امکانات بخش تغییری نداشت. در درمانگاه، میزان رضایت مراجعان از نحوه ارتباط کارکنان (01/0 p= ) و نیز رضایت از وضعیت رفاهی و امکانات درمانگاه (001/0 p< ) در مرحله پس‌آزمون نسبت به مرحله پیش‌آزمون افزایش داشت. نتیجه‌گیری : تغییرات ساده‌ای مانند بهبود شرایط فیزیکی و امکانات رفاهی و اطلاع‌رسانی به مراجعان می‌تواند باعث افزایش رضایت مراجعان شود. اما مواردی مانند تغییر رفتار و شیوه برخورد و ارتباط کارکنان با مراجعان نیاز به زمان طولانی‌تر، آموزش، تمرین و ممارست بیشتری دارد.

گرایش جنسی در افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی

پژوهش حاضر به‌عنوان بخشی از یک مطالعه وسیع‌تر روی نقش‌های جنسیتی افراد مبتلا به اختلال هویت جنسی ش جنسی در مبتلایان و مقایسه آنان با افراد سالم بود. روش : در بررسی مقطعی حاضر، 12 مرد و 27 زن مبتلا به اختلال هویت جنسی با 81 مرد و 89 زن شاهد مقایسه شدند. گرایش جنسی افراد و انگاره فرد از هویت جنسی با دو پرسش بررسی شد. داده‌ها با استفاده از آزمون T ، تحلیل واریانس، آزمون مجذور خی و آماره کاپا تحلیل شدند. یافته‌ها : در گروه مردان مبتلا به GID ، یک نفر به زنان گرایش جنسی داشت و بقیه (7/91 درصد) به مردان گرایش داشتند. در گروه زنان مبتلا به GID ، فراوانی گرایش جنسی به زنان و مردان، به‌ترتیب، 3/96 و 7/3 درصد بود. فراوانی دگرجنس‌گرایی در مردان و زنان شاهد، به‌ترتیب 8/93 و 7/69 درصد برآورد شد. فراوانی افراد مبتلا به GID متمایل به جنسیت زیستی خود میان مردان و زنان تفاوتی نشان نداد (05/0< p ) و هم‌خوانی بالایی میان جنسیت زیستی و گرایش جنسی این افراد دیده شد (653/0= κ ، 164/0= SE ، 001/0> p ). نتیجه‌گیری : در بیماران ایرانی دچار اختلال هویت جنسی ( GID ) هم‌خوانی بالایی میان جنسیت ترجیحی و گرایش جنسی افراد دیده شد

سیر اختلال‌های پسیکوتیک: پیگیری سه‌ساله بیماران مبتلا به پسیکوز بار اول

هدف این مطالعه آینده‌نگر سه‌ساله بررسی ویژگی‌ها، سیر و پیامدهای بالینی بیماران مبتلا به پسیکوز بار اول بود که در فاصله سال‌های 1385 تا 1387، به بیمارستان روزبه مراجعه کرده بودند. روش : بیماران مراجعه‌کننده به بیمارستان روزبه (برای بستری)، در صورت وجود هرگونه نشانه پسیکوتیک و در صورتی که مشکل اخیر نخستین رویداد بیماری‌شان بود، وارد مطالعه شدند. در بدو بستری، بیمار از نظر شدت نشانه‌ها، میزان عملکرد کلی و کیفیت زندگی ارزیابی شد. برای گردآوری داده‌ها مقیاس نشانه‌های مثبت و منفی ( PANSS )، مقیاس سنجش کلی عملکرد ( GAF ) و مقیاس کوتاه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت ( WHOQoL-BREF ) به‌کار رفت. این ارزیابی‌ها در زمان ترخیص از بیمارستان، 6، 12 و 24 ماه و 4-3 سال پس از ترخیص تکرار شد. میزان بستری مجدد نیز طی دوره پیگیری اندازه­گیری شد. داده‌ها به روش تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر و آزمون t جفتی تحلیل شدند. یافته­ها : از 104 بیماری که وارد طرح شده بودند، 59 نفر مرد و 45 نفر زن بودند. میانگین (±انحراف معیار) سنی آنان 6/30 سال (7/9±) بود. بر اساس تشخیص­های زمان ترخیص، 48 نفر به اختلال دوقطبی (رویدادهای خلقی با ویژگی‌های پسیکوتیک)، 22 نفر به اسکیزوفرنیا، 7 نفر به اختلال افسردگی اساسی (با ویژگی‌های پسیکوتیک) و باقی (27 نفر) به سایر اختلال‌های پسیکوتیک مبتلا بودند. یافته‌ها نشان داد عملکرد کلی، نشانه‌های مثبت، منفی و عمومی پسیکوز بیماران در طول زمان، به‌شکل قابل توجهی بهبود یافته بود، ولی تحلیل‌های دیگر نشان داد بهبود تنها در زمان ترخیص بارز بود و هیچ‌یک از این شاخص‌ها، پس از ترخیص و در فواصل پیگیری تغییری نداشت. کیفیت زندگی بیماران نیز در طول زمان در هیچ یک از فواصل تغییری نداشت. در میان افرادی که به آنها دسترسی حاصل شد، میزان عود منجر به بستری در سه سال اول پس از ترخیص 1/41 درصد بود. نتیجه­گیری : درصد قابل توجهی از بیماران ظرف 3 سال از بستری، دچار عود منجر به بستری دوباره شدند. این یافته در کنار عدم تغییر قابل توجه عملکرد و کیفیت زندگی بیماران در طول پیگیری، اهمیت به کار بستن مداخلات مؤثر برای پیشگیری از عود و توانبخشی را نمایان می­سازد.

« بعدی  ۲۴۳  ۲۴۲  ۲۴۱  ۲۴۰  ۲۳۹  ۲۳۸  ۲۳۷  ۲۳۶  ۲۳۵  ۲۳۴  ۲۳۳  ۲۳۲  ۲۳۱  ۲۳۰  ۲۲۹  ۲۲۸  ۲۲۷  ۲۲۶  ۲۲۵  ۲۲۴  قبلی »