جایگاه هیات امنا در نظام آموزش عالی كشور

با توجه به اهميت آموزش عالي در توليد‍، ذخيره سازي و نشر دانش از يك طرف، تربيت نيروهاي متخصص به عنوان يكي از عناصر عمده توسعه پايدار و كسب استقلال علمي و مهارتهاي فني و تعميق فرهنگ جامعه از طرف ديگر، نقش هياتهاي امنا در تعيين استراتژي هاي كمي و كيفي دانشگاه هاي كشور، و فقدان چهارچوب مناسب براي هياتهاي امناي كشور، اين پژوهش بر آن بوده است از طريق بررسي ساختار، اهداف و كاركرد هيات هاي امناي دانشگاه هاي منتخب جهان و دانشگاه هاي كشور، چهارچوب مناسبي را براي هياتهاي امناي دانشگاههاي كشور و موسسات پژوهشي ارايه نمايد. از اين رو، پرسش نامه اي مشتمل بر عناصر اصلي و مولفه هاي پيشنهادي، پس از تعيين روايي محتوا از طريق نظرسنجي 33 نفر از روسا و متخصصان آموزش عالي و تعيين پايايي آن با محاسبه ضريب آلفاي كرانباخ (در وضع موجود 0.94 و براي وضع مطلوب 0.99) به 64 نفر روساي دانشگاه ها، 192 نفر اعضاي هيات امنا، 128 نفر متخصصان آموزش عالي جمعا به 425 نفر (با افزايش 10 درصد به جمع نمونه آماري) كه به صورت تصادفي انتخاب شده بودند ارسال گرديد. براي تحليل داده هاي به دست آمده از شاخص هاي آمار توصيفي و استنباطي استفاده شده است. همچنين شاخص هاي آماري نظير فراواني، درصد، ميانگين، انحراف معيار، دسته بندي، خلاصه كردن داده ها و نمودارهاي لازم نيز به کار رفته است. در اين تحقيق دو وضعيت اعم از موجود و مطلوب، سنجيده شده و هر يك بر مبناي طيف 10 درجه اي در نظر گرفته شده است. بين فراواني هاي سه طبقه مذكور كه در آمار توصيفي به دست آمده براي تعيين اعتبار چارچوب از تحليل عاملي، به منظور آزمون معنادار بودن تفاوت بين ميانگين ها از تجزيه و تحليل واريانس يكراهه و در مجموع از نرم افزار SPSS براي اطلاعات و تجزيه و تحليل آماري و توصيفي هر يك به تفكيك استفاده گرديد

بررسی و مقایسه مدیریت دانش و یادگیری سازمانی در مدارس هوشمند و مدارس عادی شهر تهران

امروزه مهمترين سرمايه هاي يک سازمان، کارکنان هوشمند و با دانش آن هستند که با خلق فرآيندهاي سازماني نوين، فناوري هاي جديد و توسعه خدمات جديد، سازمان را به مزيت رقابتي پايدار رهنمون مي نمايند. تلاش نوآورانه در سازمان نتيجه سرمايه گذاري در فرآيند يادگيري و ارتقاي مديريت منابع انساني و مديريت دانش است. سازمان مي تواند با مديريت خلاقانه دانش و به کارگيري نوآورانه فناوري اطلاعات، اين امکان را براي کارکنان به وجود آورد تا در مسايل سازماني که به راه حل جديد نياز دارند به تجربيات خود تکيه کنند و با رشد در مسير يادگيري، سازمان را ياري رسانند. پژوهش حاضر با هدف بررسي و مقايسه مديريت دانش و يادگيري سازماني در مدارس هوشمند و عادي انجام شد. جامعه آماري اين پژوهش را همه مديران و معلمان مدارس هوشمند و مدارس عادي دخترانه و پسرانه شهر تهران تشکيل مي دهند و نمونه آماري از طريق نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شد، که حجم نمونه با توجه به جدول مورگان 127 مدير ومعلم از مدارس هوشمند و 221 مدير و معلم از مدارس عادي انتخاب شدند. ابزار اين پژوهش پرسش نامه بوده و هر متغير داراي يک پرسش نامه مستقل مي باشد. پس از اينکه روايي هر دو پرسش نامه توسط اساتيد مجرب تاييد شد بين گروهي شامل 35 نفر از مديران و معلمان توزيع شد و پايايي آنها از طريق فرمول آلفاي کرونباخ براي پرسش نامه مديريت دانش 0.87 و پرسش نامه يادگيري سازماني 0.79 بدست آمد، يافته هاي حاصل از اجراي آزمون t نيز نشان داد که بين يادگيري و مديريت دانش در مدارس هوشمند و مدارس عادي تفاوت وجود دارد و ميانگين نمرات مديران و معلمان مدارس هوشمند از مدارس عادي بالاتر است

رابطه بین تیپ های شخصیتی (A و B) و راهبردهای یادگیری

هدف اين پژوهش بررسي رابطه محتمل تيپ هاي شخصيتي A) و(B و راهبردهاي يادگيري در بين گروهي از دانش آموزان دختر هنرستاني بود. در اين راستا، 341 آزمودني با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي انتخاب شدند. اين دانش آموزان به سوالات مقياس دسته بندي بورتنز و پرسش نامه راهبردهاي يادگيري وينشتاين و ماير پاسخ دادند. تحليل داده ها با استفاده از روش همبستگي نشان داد که نوع شخصيت A) و(B و راهبردهاي يادگيري فاقد ارتباط معني دار هستند. (P<0.05). تحليل رگرسيون نيز نشان داد که جز راهبردهاي عاطفي و بسط دهي بقيه راهبردها با تيپ شخصيت، رابطه معني دار ندارند و نمي توانند يکديگر را پيش بيني کنند.

امكان سنجی تحقق سازمان دانایی محور در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز

امروزه متخصصان و صاحب نظران حوزه مديريت و سازمان، سازمان هاي دانايي محور را به عنوان جديدترين و كارآمدترين شكل سازماني و مناسب ترين بستر به منظور اجراي استراتژي هاي نوين مديريتي نظير مديريت دانش معرفي مي نمايند. در پژوهش حاضر ضمن ارايه تعاريفي از سازمان دانايي محور و مطالعات امكان سنجي، امكان تحقق سازمان دانايي محور در دانشگاه آزاد اسلامي واحد شيراز با توجه به محورهاي پنج گانه سازمان دانايي محور (فرهنگي، اداري- تشكيلاتي، عملياتي- فناوري، مالي- اعتباري، سرمايه انساني) مورد تحليل و بررسي قرار گرفته است. به منظور مطالعه و بررسي اين امر، جامعه آماري شامل الف- اعضاي هيات علمي ب- دانشجويان ج- مديران، كارشناسان و كاركنان دانشگاه آزاد اسلامي در نظر گرفته شده است (N=17815) كه از جامعه فوق 705 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گيري طبقه اي تصادفي انتخاب گرديده و با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته با پايايي 0.865 و روايي تاييد شده، نظرات اين سه گروه جمع آوري شده است. در اين پژوهش از روش هاي آماري توصيفي و رگرسيون خطي به منظور مقايسه گروه هاي پاسخ دهندگان در پنج محور مطروحه و از روش آماري تحليل واريانس يك طرفه براي تعيين تفاوت معني دار بين ديدگاه هاي پاسخ دهندگان بهره گيري شده و با استفاده از آنها يافته هاي تحقيق در چهار بند به نوشتار در آمده است. و نتايج نشان دهنده آن است كه از نظر پاسخگويان امكان تحقق سازمان دانايي محوري در دانشگاه آزاد اسلامي شيراز در محورهاي پنجگانه دانايي محوري وجود دارد

كارآفرینی مدیران و مولفه های آن در مناطق مختلف دانشگاه آزاد اسلامی

هدف اساسي پژوهش حاضر بررسي كارآفريني و مولفه هاي آن در مديران دانشگاه آزاد اسلامي است. جامعه آماري اين پژوهش را تمام مديران واحدهاي دانشگاه آزاد اسلامي تشكيل مي دهد. با روش نمونه گيري تصادفي مرحله اي و طبقه اي تعداد 474 نفر از مديران واحدهاي مناطق مختلف دانشگاه آزاد اسلامي انتخاب شدند. ابزار سنجش عبارت از پرسش نامه محقق ساخته كارآفريني است که براي مديران اجرا شد. نتايج تحليل واريانس يك طرفه نشان مي دهد كه: 1- بين مديران مناطق مختلف دانشگاه آزاد اسلامي از لحاظ كارآفريني تفاوت معني دار وجود ندارد. 2- از بين مولفه هاي 13 گانه کارآفريني مديران مناطق مختلف دانشگاه آزاد اسلامي فقط بين مولفه استقلال و اعتماد به نفس کارآفريني مديران تفاوت معني دار وجود دارد. همچنين نتايج آزمون پيگردي LSDنيز حاكي از اين است كه ميانگين نمره استقلال مديران منطقه 1 از مديران منطقه 2 (p£0.05 و MD=1.20)، منطقه 2 از منطقه 10 (p£0.05 و MD=1.07)، منطقه 6 از منطقه 10 (p£0.05 و MD=1.172)، منطقه 8 از منطقه 3 (p£0.05 و MD=0.773)، 4 (p£0.05 و MD=0.861)،5 (p£0.05 و MD=1.088) و 10 (p£0.05 و MD=1.591)، منطقه 9 از منطقه 10 (p£0.05 و MD=1.11)، بزرگتر است. در عين حال، ميانگين نمره مديران منطقه 3 از مديران منطقه 8 (p£0.05 و MD=0.733)، و منطقه 4 از منطقه 8 (p£0.05 و MD=0.861)، منطقه 5 از منطقه 8 (p£0.05 و MD=1.088) كوچكتر است و ميانگين نمره اعتماد به نفس مديران مناطق 2 (p£0.05 و MD=-1.003)،3 (p£0.05 و MD=-1.247)،4 (p£0.05 و MD=-1.109)،5 (p£0.05 و MD=-1.80)، 9 (p£0.05 و MD=0.923)، 10 (p£0.05 و MD=0.856) از ميانگين نمره مديران منطقه 8 كوچكتر است. همچنين، ميانگين نمره مديران منطقه 5 از مديران منطقه 6 (p£0.05 و MD=-1.543)، و10 (p£0.05 و MD=0.993) كوچكتر است.

اعتباریابی و ساختار عاملی نسخه فارسی مقیاس بررسی نگرش به آمار SATS و ارتباط آن (ویژگی های فردی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی آبادان)

در اين مطالعه هدف اصلي بررسي ساختار عاملي و پايايي نسخه فارسي SATS در ميان دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد آبادان و هدف فرعي تعيين رابطه آن با جنسيت و نوع ديپلم دانشجويان مي باشد. به اين منظور نمونه اي متشکل از 250 دانشجو (121 مرد و 129 زن) در نيمسال اول سال تحصيلي 86-1385 به صورت چند مرحله اي انتخاب شد. مقياس SATS شامل چهار خرده مقياس نگرش عاطفي، شناخت ادراکي، ارزش و سختي آمار مي باشد، که با استفاده از تحليل عاملي تاييدي، روايي سازه نسخه فارسي SATS تاييد شد. ضرايب پايايي آلفا کرنباخ براي هر يک از خرده مقياس هاي نگرش عاطفي، شناخت ادراکي، ارزش و سختي آمار به ترتيب 0.79، 0.76، 0.82 و 0.57 به دست آمد و براي مقياس کل ضريب آلفا 0.89 بود. آزمون tنمونه هاي مستقل نشان داد که براي خرده مقياس هاي نگرش عاطفي، شناخت ادراکي، ارزش و همچنين مقياس کلي نگرش به آمار اختلاف معني دار بين مردان و زنان وجود دارد و مردان نسبت به زنان نگرش بهتري به آمار دارند. براي بررسي اختلاف نگرش به آمار از لحاظ نوع ديپلم از آناليز واريانس يکطرفه استفاده شد که نشان دهنده اختلاف معني دار بين ديپلم هاي مختلف براي خرده مقياس هاي نگرش عاطفي، شناخت ادراکي، ارزش و همچنينن مقياس کلي نگرش به آمار بود. آزمون تعقيبيLSD نشان داد، دانشجويان با ديپلم هاي انساني نسبت به بقيه دانشجويان نگرش منفي تري به آمار دارند

مقایسه مهارت های اجتماعی مثبت و منفی دختران پیش دانشگاهی مدارس دولتی، تیزهوشان و غیر انتفاعی

هدف اين مطالعه مقايسه مهارت هاي اجتماعي دختران پيش دانشگاهي در مدارس فرزانگان (تيزهوشان)، عادي و غير انتفاعي بود. نمونه هاي مطالعه شامل 90 دانش آموز تيزهوش، 110 دانش آموز مدارس عادي و 110 دانش آموز مدارس غير انتفاعي مي شد كه به طور تصادفي در دو مرحله انتخاب شدند و به پرسش نامه مهارت هاي اجتماعي ايندر بيتزن پاسخ دادند و داده هاي به دست آمده با استفاده از تحليل واريانس يك راهه (Anova) و آزمون t مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت كه نتايج زير به دست آمد: 1- بين مهارت هاي اجتماعي مثبت دانش آموزان تيزهوش و دانش آموزان مدارس غير انتفاعي تفاوت معني دار مشاهده مي شود، اما بين مهارت هاي اجتماعي مثبت دانش آموزان تيزهوش و دانش آموزان مدارس عادي (دولتي) تفاوت مشاهده شده معني دار نيست. 2- بين مهارت هاي اجتماعي منفي دانش آموزان در سه موقعيت آموزشي تفاوت هاي مشاهده شده معني دار نيست

بررسی عوامل موثر برگرایش دانشجویان برای استفاده از خدمات مراكز مشاوره

هدف اساسي اين پژوهش بررسي عوامل موثر برگرايش دانشجويان به مراكز مشاوره است. جامعه آماري اين پژوهش را کليه دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد بروجرد در نيمسال اول سال تحصيلي 82-1381 تشکيل مي دهد. روش پژوهش حاضر زمينه يابي است که با روش نمونه گيري خوشه اي تعداد 200 نفر (100 نفر پسر و 100 نفر دختر) از دانشجويان انتخاب شدند. ابزار سنجش شامل يک پرسش نامه محقق ساخته عوامل موثر بر گرايش به مراکز مشاوره است. نتايج تحليل رگرسيون لجيستيک نشان مي دهد که بين مراجعه دانشجويان به مراکز مشاوره با دو عامل، تخصص مشاوران (p-value<0.05 یا0.0147<0.05 )، و نحوه برخورد کادر اداري مراکز ( p-value<0.05يا 0.0070<0.05)، ارتباط معني دار وجود دارد.

میزان هماهنگی مجموعه كتابخانه دانشگاهی واحد رودهن از نظر تعداد و موضوعات كتاب های موجود با نیازهای آموزشی دانشجویان در رشته های مختلف تحصیلی در سال 1385

هدف اصلي اين پژوهش آن است که دريابد، «آيا تعداد کتاب هاي موجود در مجموعه کتابخانه با تعداد دانشجويان در رشته هاي مختلف موجود در دانشگاه هماهنگي دارد يا خير؟»، نوع پژوهش پبمايشي توصيفي بوده و گردآوري اطلاعات از طريق بررسي کتابخانه و مطالعه اسنادي مي باشد. جامعه آماري در اين پژوهش کتابخانه هاي موجود در دانشگاه آزاد اسلامي واحد رودهن است. با توجه به بررسي انجام شده و مطابقت اين بررسي با استانداردهاي موجود در داخل و خارج از کشور مانند استاندارد IFLA و استانداردهاي کتابخانه هاي دانشگاهي ايران مشخص شد که کتابخانه هاي دانشگاه آزاد اسلامي واحد رودهن در بيشتر رشته ها (39.28%) تعداد کتاب ها متناسب با تعداد دانشجويان نبوده و در حدود (28.57%) رشته ها بيش از نياز خود داراي کتاب هستند و (32.15%) رشته ها تعداد کتاب هاي موجود با تعداد دانشجويان هماهنگي و تناسب وجود دارد

تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر افزایش عزت نفس و كاهش كم رویی دانشجویان

هدف اساسي اين تحقيق بررسي اثر آموزش مهارت هاي زندگي بر افزايش عزت نفس و کاهش کم رويي دانشجويان بود. اين تحقيق از نظر هدف، کاربردي و از نظر روش، آزمايشي از نوع پيش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و با گمارش تصادفي بود. جامعه آماري عبارت بودند از کليه دانشجويان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامي واحد رودهن در سال تحصيلي 86-1385 که از بين آنها نمونه اي متشمل بر 120 نفر (60 دختر . 60 پسر) با شيوه نمونه گيري تصادفي چند مرحله اي انتخاب شده و به شيوه تصادفي نيز در دو گروه آزمايش و کنترل گمارده شدند (60 نفر گروه آزمايش و 60 نفر گروه کنترل). براي جمع آوري داده ها از آزمون عزت نفس آيزنک و پرسش نامه کم رويي استنفورد استفاده شد. اعضاي گروه آزمايش 4 ماه و هر هفته 4 ساعت تحت آموزش 5 مهارت خودآگاهي، حل مساله و تصميم گيري، قاطعيت، تفکر خلاق و تفکر انتقادي، از مجموعه مهارت هاي زندگي قرار گرفتند. نتايج تحليل کوواريانس نشان داد که بين عملکرد افراد دو گروه آزمايش و کنترل در پس آزمون متغير عزت نفس تفاوت معناداري وجود ندارد، اما بين عملکرد افراد دو گروه آزمايش و کنترل در پس آزمون متغير کم رويي تفاوت معناداري وجود دارد. به عبارت ديگر، نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد که آموزش مهارت هاي زندگي بر افزايش عزت نفس دانشجويان تاثير ندارد اما بر کاهش کم رويي دانشجويان موثر است

زمینه یابی اجرای مدیریت كیفیت جامع (T.Q.M) در مناطق چهارگانه آموزش و پرورش شهر شیراز

هدف از اين تحقيق بررسي تحليلي آمادگي مديران و دبيران نواحي چهارگانه آموزش و پرورش شيراز براي پذيرش تفكر مديريت كيفيت فراگير بود. بدين منظور مقياسي از نوع ليكرت در شش مقوله (توجه به مشتري ـ تعهد مديريت و رهبري ـ بهبود مداوم ـ مشاركت همگاني و تصميم گيري ـ آموزش و رشد كاركنان ـ ارزشيابي) تهيه شد و اطلاعات لازم جمع آوري گرديد. براي تعيين روايي مقياس از نظر كارشناسان و براي تعيين پايايي از آلفاي كرونباخ استفاده شد. جامعه آماري شامل كليه مديران و دبيران نواحي چهارگانه آموزش و پرورش شهر شيراز مي باشد. نمونه گيري به شكل طبقه اي - تصادفي انجام گرفت. نتايج تحقيق نشان مي دهد كه: 1- نگرش تمامي افراد (مديران و دبيران) نسبت به (T.Q.M) رضايت بخش بوده و به طور نسبي نگرش بالايي در پذيرش مديريت كيفيت فراگير وجود دارد. 2- بيشترين انتخاب از نظر مديران و دبيران به همه گروه ها (دانش آموزان، كاركنان و جامعه) اختصاص داشت. 3- مديران در مقايسه با دبيران نسبت به پذيرش (T.Q.M) نگرش بالاتري دارند. 4- تفاوت معناداري ميان زن و مرد، نسبت به پذيرش (T.Q.M) وجود ندارد. 5- از ميان اجزاي شش گانه (T.Q.M) «توجه به مشتري» بيشترين و «ارزشيابي» كمترين ميزان تاثير در نگرش افراد نسبت به پذيرش (T.Q.M) را داشته است. 6- بين نگرش مديران و معلمان برحسب سوابق كاري نسبت به پذيرش مديريت كيفيت فراگير به ترتيب در سطح p<0.003 و p<0.04 تفاوت معنادار وجود دارد

بررسی میزان استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در دانشجویان پیام نور و ارایه الگویی جهت استفاده بهینه

اين مقاله بر اساس نتايج به دست آمده از طرح پژوهشي بررسي ميزان استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات در ميان دانشجويان دانشگاه پيام نور شهرستان ساري و ارايه الگويي جهت استفاده بهينه تهيه شده است و هدف آن بررسي ميزان استفاده دانشجويان دانشگاه پيام نور از فناوري اطلاعات و ارتباطات بوده است. اين پژوهش به صورت توصيفي ـ پيمايشي مقطعي انجام شده و 300 نفر از دانشجويان با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي به پرسش نامه پاسخ داده اند. نتايج نشان داد که بين سن و ميزان استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات در ميان دانشجويان دانشگاه پيام نور رابطه معناداري وجود دارد. همچنين وضعيت اقتصادي دانشجويان در ميزان استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات موثر است. از سوي ديگر، بين وضعيت اجتماعي دانشجويان در ميزان استفاده از رايانه رابطه اي وجود ندارد، اما بين وضعيت اجتماعي دانشجويان و ميزان استفاده از اينترنت رابطه معناداري مشاهده مي شود. جنسيت از عوامل كم اثر و رشته تحصيلي از عوامل بي اثر در ميزان استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات است

« بعدی  ۲۴۸  ۲۴۷  ۲۴۶  ۲۴۵  ۲۴۴  ۲۴۳  ۲۴۲  ۲۴۱  ۲۴۰  ۲۳۹  ۲۳۸  ۲۳۷  ۲۳۶  ۲۳۵  ۲۳۴  ۲۳۳  ۲۳۲  ۲۳۱  ۲۳۰  ۲۲۹  قبلی »