بررسی عوامل موثر بر توسعه كارآفرینی از دیدگاه دانش آموختگان دانشگاه تهران و مدیران كارآفرین شهر تهران به منظور فراهم نمودن الگوی مناسب برنامه درسی دوره كارشناسی علوم تربیتی گرایش (مدیریت و برنامه ریزی آموزشی)

هدف از انجام اين تحقيق، بررسي عوامل موثر بر توسعه کارآفريني از ديدگاه دانش آموختگان و مديران کارآفرين به منظور فراهم آوردن الگوي مناسب برنامه درسي دوره کارشناسي علوم تربيتي (گرايش مديريت وبرنامه ريزي آموزشي) است. با توجه به متغير هاي مستقل اين تحقيق که عوامل موثر بر توسعه کارآفريني از ديدگاه دانش آموختگان و مديران کارآفرين است و بر اساس مطالعات وسيع انجام شده شامل: منبع کنترل فردي، خلاقيت، ريسک پذيري، انگيزه پيشرفت، توجه به منابع انساني و امکانات آموزشي، فرآيند آموزشي، اهداف و مفاهيم آموزشي است و متغير وابسته اين پژوهش توسعه کار آفريني براي برنامه درسي رشته علوم تربيتي (مديريت وبرنامه ريزي آموزشي) مي باشد. که اين تحقيق از نوع تحقيقات کاربردي و روش آن زمينه اي است. جامعه آماري اين تحقيق کليه دانش آموختگان دانشکده کار آفرين دانشگاه تهران و مديران کار آفرين شهر تهران است. روش نمونه گيري، روش تصادفي ساده و حجم نمونه براي هر گروه 63 نفر در نظر گرفته شده است. ابزار جمع آوري داده ها پرسشنامه محقق ساخته است و به منظور تجزيه و تحليل داده ها از روش هاي آمار توصيفي و استنباطي استفاده شد. براي آزمون سوال هاي تحقيق از آزمون غير پارامتري خي دو بهره گرفته شد. لازم به ذکر است؛ جهت تجزيه و تحليل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده است. نتايج تحقيق نشان داد از ديدگاه دانش آموختگان و مديران کارآفرين توجه به اهداف و مفاهيم آموزشي، توجه به فرايند آموزشي، توجه به منابع انساني و امکانات آموزشي، ارزشيابي آموزشي، ريسک پذيري افراد، انگيزه پيشرفت (نياز به موفقيت)، خلاقيت افراد و منبع کنترل فردي در برنامه درسي کارآفريني رشته علوم تربيتي تاثير دارد

رابطه مهارت های مقابله با استرس و پیشرفت تحصیلی اعضای باشگاه پژوهشگران جوان منطقه 12 دانشگاه آزاد اسلامی

اين پژوهش به بررسي «رابطه مهارت هاي مقابله با استرس و پيشرفت تحصيلي اعضاي باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامي منطقه 12» پرداخته است. جامعه آماري اين پژوهش را همه اعضاي باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامي منطقه 12 که در نيم سال اول 89-88 مشغول به تحصيل مي باشند شامل مي شود. روش نمونه گيري به صورت تصادفي ساده است که واحدهاي رودهن، دماوند، کرج، پرند، قزوين، فيروزکوه، و ورامين بر اساس جدول مورگان 384 نفر انتخاب گرديده است. براي سنجش شيوه هاي مقابله با استرس از پرسشنامه استاندارد کالات (2002) که شامل 32 سوال است استفاده شده است و با استفاده از آلفاي کرونباخ ضريب آن 0.87 محاسبه گرديده است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد که ابعاد اصلي مهارت هاي مقابله با استرس در 2 مقوله کلي (شيوه هاي رويارويي متمرکز بر مسئله و شيوه هاي رويارويي بر هيجان) طبقه بندي گرديده است. با توجه به مقدار ضريب همبستگي چندگانه و ضريب تعيين بدست آمده R2=0.019مشاهده مي شود متغيرهاي مهارت هاي مقابله با استرس تنها 0.2 از پيشرفت تحصيلي اعضاي باشگاه پژوهشگران جوان را تعيين مي کند. با توجه به ضرايب استاندارد رگرسيوني، شيوه هاي متمرکز بر هيجان با ميزان (0.164) بيش از شيوه هاي رويارويي متمرکز بر مسئله (-0.123) بر پيشرفت تحصيلي موثر خواهد بود

نقش باورهای غیرمنطقی بر سلامت روان دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران

هدف اين پژوهش نقش باورهاي غيرمنطقي بر سلامت روان دانش آموزان دختر دوره متوسطه است. جامعه مورد مطالعه، همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران در سال تحصيلي 1387 است. نمونه پژوهش360 نفر با استفاده از شيوه نمونه گيري تصادفي چندمرحله اي تعيين شد. جهت جمع آوري داده ها از دو ابزار عمده: الف) پرسش نامه باورهاي غيرمنطقي جونز (IBT) داراي 100 سوال 5 گزينه اي در 10 مولفه ب) پرسش نامه سلامت روان گلدبرگ داراي 28 سوال 4 گزينه اي در 4 مقياس. پردازش داده هاي پژوهش با استفاده از آمار توصيفي و آمار استنباطي انجام گرفت و نتايج پردازش داده ها، فرضيه هاي پژوهش را تاييد کردند بدين معنا که: 1- 50 درصد از دانش آموزان دوره متوسطه داراي باور منطقي،10.5 درصد در حد متوسط- يعني بين باور منطقي و غيرمنطقي در نوسان هستند و 39.5 درصد از دانش آموزان داراي باور غيرمنطقي هستند. 2- بين مولفه هاي سلامت روان دانش آموزان تفاوت معني داري وجود دارد. بالاترين رتبه مربوط به «افسردگي» و پايين ترين رتبه مربوط به «نشانه هاي بدني» است. 3- از روي نمرات باورهاي غيرمنطقي مي توان اختلال در سلامت روان دانش آموزان را پيش بيني کرد. قدرت پيش بيني باورهاي غيرمنطقي در بُعد «درماندگي براي تغيير» بيشتر از «بي مسئوليتي هيجاني» و «بي مسئوليتي هيجاني» بيشتر از «اجتناب از مشکل» و «اجتناب از مشکل» بيشتر از «سرزنش کردن خود» و «سرزنش کردن خود» بيشتر از «توجه مضطربانه» است

بررسی اثربخشی آموزش مهارت حل مساله به شیوه دزوریلاو و گلدفرید بر تعارضات والد- فرزند در بین دانش آموزان دختر سال اول دوره دبیرستان شهرستان بهبهان

پژوهش حاضر، به بررسي «اثر بخشي آموزش مهارت حل مساله به شيوه دزوريلا و گلد فريد بر تعارضات والد- فرزند دانش آموزان دختر سال اول دوره دبيرستان شهرستان بهبهان» پرداخته است. طرح تحقيق از روش نيمه تجربي طرح پيش آزمون و پس آزمون با گروه گواه مي باشد. ابزار جمع آوري داده ها در اين پژوهش پرسشنامه سنجش تعارض والدين- فرزند (CP) است. شرکت کنندگان در اين پژوهش کليه دانش آموزان دختر سال اول دوره دبيرستان شهر بهبهان در سال تحصيلي 88-87، و نمونه آن 40 نفر از اين دانش آموزان که بيشترين تعارض را با والدينشان داشتند، و با روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي انتخاب شده و در دو گروه آزمايش و گواه جايگزين شده اند. گروه آزمايش به مدت 10 جلسه که هر جلسه آن 75 دقيقه بود در جلسات مشاوره گروهي شرکت کردند. براي تحليل داده ها علاوه بر روش آمار توصيفي، از آزمون t گروه هاي مستقل، تحليل واريانس چند متغيري (مانوا)، تحليل کوواريانس چند متغيري (مانکوا)، استفاده شده است. معني داري در اين تحقيق در سطح است. و يافته هاي حاصل از اين پژوهش نشان داد، که آموزش مهارت حل مساله به شيوه دزوريلا و گلدفريد موجب کاهش تعارضات والد – فرزند، کاهش پرخاشگري کلامي، کاهش پرخاشگري فيزيکي و افزايش استدلال دانش آموزان دختر گروه آزمايشي مي شود

تاثیر تعاملی ویژگیهای شخصیتی و یادگیری خود نظم داده شده بر عملكرد تحصیلی دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی و پیام نور واحد ماكو

در اين پژوهش تاثير تعاملي ويژگي هاي شخصيتي و يادگيري خودنظم داده شده بر عملکرد تحصيلي دانشجويان رشته هاي مختلف دانشگاه آزاد اسلامي و پيام نور واحد ماکو مورد بررسي قرار گرفته است. جامعه آماري پژوهش حاضر را همه دانشجويان دانشگاه آزاد و پيام نور مرکز ماکو، تشکيل مي دهد. در تحقيق حاضر حجم گروه نمونه با استفاده از فومول کوکران انتخاب شده است که تعداد آن 385 نفر مي باشد. و از روش نمونه گيري طبقه اي متناسب استفاده شده است. روش پژوهش مورد استفاده در اين تحقيق، با توجه به اهداف، ماهيت و موضوع پژوهش و نيز امکانات اجرايي پژوهشگر، از نوع پيمايشي (زمينه يابي) مقطعي و همبستگي (رگرسيون) و ابزارهاي گردآوري اطلاعات، پرسشنامه شخصيتي NEO و پرسشنامه راهبردهاي انگيزشي براي يادگيري مي باشد. يافته هاي پژوهش نشان دادکه: از بين هر يک از متغيرهاي مربوط به صفات شخصيت (روان نژندي، برونگرايي، انعطاف پذيري، دلپذير بودن، با وجدان بودن) و يادگيري خود نظم داده شده (راهبردهاي شناختي سطح بالا، راهبردهاي شناختي سطح پايين، خود نظم دهي، خودکارآمدي، ارزش گذاري دروني، اضطراب امتحان) متغيرهاي راهبردهاي شناختي سطح بالا خودکارآمدي، اضطراب امتحان وارد مدل شده اند؛ که R آنها معني دار مي باشد. در صفات شخصيت بين دانشجويان رشته هاي مختلف دانشگاه آزاد اسلامي و پيام نور واحد ماکو تفاوت معني دار وجود ندارد. در يادگيري خود نظم داده شده بين دانشجويان رشته هاي مختلف دانشگاه آزاد اسلامي و پيام نور واحد ماکو تفاوت معني دار وجود ندارد. در يادگيري خود نظم داده شده (راهبردهاي شناختي سطح پايين ارزش گذاري دروني اضطراب امتحان) بين دانشجويان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامي و پيام نور واحد ماکو تفاوت معني دار وجود دارد

روابط ساختاری بین سازه های مدل پذیرش فناوری دیویس

اين پژوهش با هدف بررسي روابط دروني بين سازه هاي مدل پذيرش فناوري ديويس انجام گرفت. به اين منظور يک نمونه 133 نفري از دانشجويان ترم اول رشته کامپيوتر در مقطع کارداني به طور خوشه اي انتخاب شدند و بعد از شش هفته آموزش به پرسشنامه TAM، که از پژوهش هاي گاردنر و آموروسو (2004) و کلوپينگ و مک کني (2004) اقتباس شده بود، پاسخ دادند. نتايج نشان دادند که ضريب مسير سهولت ادراک شده کاربرد اينترنت بر سودمندي ادراک شده اينترنت، ضريب مسير سودمندي ادراک شده اينترنت بر نيت رفتاري کاربرد اينترنت، ضريب مسير نگرش نسبت به کاربرد اينترنت بر نيت رفتاري کاربرد اينترنت و ضريب مسير نيت رفتاري کاربرد اينترنت بر کاربرد واقعي اينترنت معنادار اما ضرايب مسير سودمندي ادراک شده اينترنت و سهولت ادراک شده کاربرد اينترنت بر نگرش نسبت به کاربرد اينترنت معنادار نمي باشد. همچنين نيت رفتاري کاربرد اينترنت 31 درصد واريانس کاربرد واقعي اينترنت را تبيين کرد

مدیریت دانش در مناطق مختلف دانشگاه آزاد اسلامی

هدف اساسي پژوهش حاضر بررسي مديريت دانش مناطق مختلف دانشگاه آزاد اسلامي است. جامعه آماري اين پژوهش را تمام کارکنان اداري واحدهاي دانشگاه آزاد اسلامي تشکيل مي دهند. با روش نمونه گيري تصادفي مرحله اي و طبقه بندي تعداد 1590 نفر از کارکنان واحدهاي مختلف دانشگاه آزاد اسلامي انتخاب شدند. ابزار سنجش عبارت است از پرسشنامه مديريت دانش که داراي ابعاد (مديريت و رهبري،کار سيستمي و جوامع يادگيرنده، تقسيم دانش، خلق دانش، عدالت ديجيتالي، ايده ها و ماموريت، استراتژي، فرهنگ سازماني، سرمايه عقلاني و سازمان يادگيرنده) است و (0.97=α) است که روي کارکنان اجرا شد. با توجه به F محاسبه شده (11.39) و سطح معني داري (0.000) مي توان قضاوت کرد که بين ميانگين نمره مديريت دانش به تفکيک مناطق مختلف دانشگاه آزاد اسلامي تفاوت معني داري وجود دارد. و نتايج حاصل از آزمون تعقيبي L.S.D. نشان داد که نمره مديريت دانش منطقه 3 دانشگاه آزاد اسلامي از بقيه مناطق بيشتر است. ميانگين نمره مديريت دانش به تفکيک منطقه نشان مي دهد منطقه 3 در مقايسه با ساير مناطق از مديريت دانش بيشتري برخوردارند

بررسی تاثیر آموزش عرفان و معنویت بر سلامت روان دانش آموزان

هدف از پژوهش حاضر بررسي تاثير آموزش عرفان و معنويت در افزايش سلامت رواني دانش آموزان دختر پايه سوم دبيرستان منطقه 13 شهر تهران در سال تحصيلي 1387-1386 است. حجم نمونه طبق اصول علمي و فرمول تعيين حجم 120 نفر، با استفاده از روش نمونه گيري چند مرحله اي انتخاب شد. از بين آنان کساني که در پرسش نامه سلامت روان نمره بالا تري کسب کرده بودند، 60 نفر به صورت تصادفي از هر مدرسه انتخاب شدند. دانش آموزان يک مدرسه به قيد قرعه به عنوان گروه آزمايش و ديگري به عنوان گروه گواه منظور شدند. براي گروه آزمايش به مدت ده جلسه کلاس هاي آموزشي با رويکرد عرفاني و معنوي که اساس آموزش، شناخت «خطاهاي شناختي» با استفاده از قصه هاي مثنوي مولوي بود، برگزار شد. جهت جمع آوري داده ها از پرسش نامه سلامت روان گلدبرگ (GHQ28) استفاده شد. جهت تجزيه و تحليل داده ها از آمار توصيفي، شاخص هاي (فراواني، ميانگين، انحراف معيار، کجي، کشيدگي و...) و به منظور آزمون سوال هاي پژوهش از آمار استنباطي (تحليل کوواريانس و آزمون پيگردي LSD) استفاده شد. نتايج تحقيق نشان داد که آموزش عرفان و معنويت در افزايش سلامت روان و بهبود عملکرد جسماني و عملکرد اجتماعي و کاهش اضطراب و افسردگي دانش آموزان تاثير دارد.

بررسی شیوه های بهینه سازی و كاربرد فناوری اطلاعات (IT) در دبیرستان های استان مركزی

هدف کلي اين پژوهش، بررسي شيوه هاي بهينه سازي و کاربرد فناوري اطلاعات (IT) در مدارس متوسطه استان مرکزي مي باشد. اين پژوهش از نظر هدف، کاربردي و از نظر روش، «توصيفي» است. جامعه ي آماري پژوهش حاضر، شامل کليه دبيران شاغل در مدارس متوسطه اعم از نظري، فني و حرفه اي، کار و دانش و پيش دانشگاهي (دخترانه وپسرانه) مي باشد. که اين افراد با سطوح تحصيلي متفاوت انتخاب شدند. به گونه اي که در ناحيه يک ٨٨۰ و در ناحيه دو ۶۲۰ نفر و در مجموعه ۱۵۰۹ نفر مشغول به کار هستند که در اين بين محقق از جمعيت مذکور افرادي را که داراي ۲۰ سال سابقه خدمت يا بالاتر هستند مورد مطالعه قرار داده است، به گونه اي که جامعه آماري ۴۵۰ نفر اعلام مي شود و نمونه آماري با استفاده از جدول مورگان به تعداد ۲۰۰ نفر و به شيوه تصادفي ساده انتخاب گرديد. ابزار گردآوري اطلاعات پرسش نامه ي محقق ساخته مي باشد که به تاييد اساتيد رسيده است. نتايج حاصل از اجراي آزمون ناپارامتريک (خي دو) نشان مي دهد که نتايج به دست آمده از فرضيه ها از عمده ترين راه هاي کاربست فناوري اطلاعات در مدارس بوسيله دبيران است

نقش واسطه‌ای رفتارهای مرتبط با سلامت، استرس مزمن و علایم افسردگی در رابطه بین آسیب‌پذیری روانشناختی و سندرم متابولیک

هدف این پژوهش بررسی رابطه آسیب‌پذیری روانشناختی با سندرم متابولیک و نقش واسطه‌ای رفتارهای سلامت، استرس مزمن و علایم افسردگی در رابطه بین آسیب‌پذیری روانشناختی و سندرم متابولیک بود. تعداد 199 نفر از بستگان درجه یک بزرگسال بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در این پژوهش شرکت کردند. شخصیت نوع D، خشم/خصومت و نورزگرایی در پژوهش حاضر به عنوان آسیب‌پذیری روانشناختی در نظر گرفته شدند. رفتارهای سلامت شامل ورزش، مصرف سیگار و رفتار نشستن بود. سندرم متابولیک بر اساس ملاک‌های سومین پنل درمان بزرگسالان در برنامه ملی آموزش کلسترول (NCEP ATP-III) و با استفاده از آزمایش خون و اندازه‌گیری فشارخون و دور شکم شرکت‌کنندگان تعیین شد. شرکت‌کنندگان به سوالات مقیاس استرس مزمن (CSS)، مقیاس شخصیت نوع D (DS-14)، مولفه نورزگرایی پرسشنامه تجدید نظر شده شخصیت آیسنک- فرم کوتاه (EPQ-RS)، مولفه افسردگی مقیاس افسردگی- اضطراب- استرس (DASS)، و مولفه خشم/خصومت پرسشنامه SCL-90-R پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که آسیب‌پذیری روانشناختی به طور مستقیم سندرم متابولیک را پیش‌بینی نمی‌کند ولی از طریق استرس مزمن و علایم افسردگی پیش‌بینی‌کننده سندرم متابولیک است. به بیان دیگر، استرس مزمن و علایم افسردگی، اما نه رفتارهای سلامت، نقش واسطه‌ای در رابطه بین آسیب‌پذیری روا‌نشناختی با سندرم متابولیک داشتند. بر اساس یافته‌های این پژوهش می‌توان استرس مزمن و علایم افسردگی را به عنوان ساز و کار‌های زیربنایی مرتبط‌کننده‌ صفات نامطلوب شخصیت با سندرم متابولیک مطرح کرد.

بررسی جنسیت، فناوری اطلاعات و ارایه راهنما برای توسعه آن در دانشگاه آزاد اسلامی ایران

در اين پژوهش، به بررسي جنسيت، فناوري اطلاعات و ارايه راهنما براي توسعه آن در دانشگاه آزاد اسلامي ايران پرداخته شده و اهداف اصلي به بررسي نقش استفاده از فناوري اطلاعات بر توسعه دانشگاه آزاد اسلامي و مقايسه ديدگاه نمونه هاي مونث و مذکر در استفاده از فناوري اطلاعات بر توسعه دانشگاه آزاد اسلامي معطوف است. طرح پژوهش حاضر توصيفي، از نوع زمينه يابي است. جامعه آماري پژوهش نيز شامل تمامي کارشناسان دانشگاه آزاد اسلامي مي باشند که با استفاده از روش نمونه گيري در دسترس، کارشناسان دانشگاه آزاد اسلامي واحد اسلامشهر، به عنوان واحد نمونه گيري مدنظر قرار گرفتند که تعداد آن ها 109 نفر (66 نفر رسمي و 43 نفر قراردادي) مي باشند. ابزار اندازه گيري مورد استفاده، پرسشنامه پژوهشگر ساخته است که داراي روايي و اعتبار مطلوب (=0.88α) مي باشد. لازم به ذکر است، با استفاده از مدل آماري t تک گروهي و t دو گروه مستقل، به آزمون سوال هاي پژوهش پرداخته شد. در نهايت، يافته هاي پژوهش نشان داد :1- مردان بيشتر از زنان به نقش استفاده از فناوري اطلاعات بر توسعه دانشگاه آزاد اسلامي اعتقاد دارند و به آن مي پردازند. 2- کارشناسان نقش استفاده از فناوري اطلاعات را بر توسعه دانشگاه آزاد اسلامي، در حد متوسط (يا مورد انتظار) مي دانند

بررسی رابطه ابعاد سازمان یادگیرنده با اثربخشی مدیران مدارس راهنمایی منطقه 4 شهر تهران

هدف از انجام پژوهش حاضر، «بررسي رابطه ابعاد اصلي سازمان يادگيرنده بر اثربخشي مديران مدارس راهنمايي منطقه 4» مي باشد. روش تحقيق توصيفي- پس رويدادي مي باشد که جامعه آماري آن 993 نفر با استفاده از جدول مورگان 300 نفر به صورت تصادفي ساده انتخاب شده است. ابزار جمع آوري اين پژوهش پرسشنامه هاي محقق ساخته بود که آلفاي کرونباخ سازمان يادگيرنده 0.95 و اثربخشي مديران 0.89 بدست آمده است. ابعاد اصلي سازمان يادگيرنده در مدارس راهنمايي منطقه 4 شهر تهران شامل: 1. مهارت شخصي، 2. الگوهاي ذهني، .3 چشم انداز مشترک، 4. يادگيري سيستمي، 5. تفکر سيستمي مي باشد. وضع موجود ابعاد سازمان يادگيرنده در مدارس راهنمايي منطقه 4 شهر تهران در مولفه هاي الگوهاي ذهني و تفکر سيستمي کمي پايين تر از حد متوسط بوده و در سطح 0.05 معنادار نمي باشد ولي ساير مولفه ها مهارت هاي شخصي، يادگيري سيستمي و چشم انداز مشترک در حد متوسط يا کمي بالاتر از متوسط مي باشد. هرچه الگوهاي ذهني بيشتر شود، رهبري معلمان افزايش خواهد يافت. بين چشم انداز مشترک و رهبري معلمان رابطه وجود ندارد. بين چشم انداز و اداره امور مدرسه و بين يادگيري سيستمي و اداره امور مدرسه و تفکر سيستمي و رهبري معلمان رابطه وجود ندارد. بين تفکر سيستمي با برخورد شايسته با معلمان و مهارت در ارزشيابي رابطه معني داري وجود ندارد. هرچه يادگيري سيستمي بيشتر شود رهبري معلمان افزايش خواهد يافت.

« بعدی  ۲۵۵  ۲۵۴  ۲۵۳  ۲۵۲  ۲۵۱  ۲۵۰  ۲۴۹  ۲۴۸  ۲۴۷  ۲۴۶  ۲۴۵  ۲۴۴  ۲۴۳  ۲۴۲  ۲۴۱  ۲۴۰  ۲۳۹  ۲۳۸  ۲۳۷  ۲۳۶  قبلی »