بررسی تاثیر استفاده از الگوی طراحی آموزشی مریل (نظریه نمایش اجزا) بر میزان یادگیری و انگیزه پیشرفت در درس زیست شناسی سال اول دبیرستان

هدف از اجراي اين پژوهش بررسي تاثير استفاده از الگوي طراحي آموزش مريل بر ميزان يادگيري و انگيزه پيشرفت در درس زيست شناسي سال اول دبيرستان بود. جامعه آماري اين پژوهش تمامي دانش آموزان پسر سال اول دبيرستان محلات بودند. به منظور انتخاب نمونه از روش خوشه اي چند مرحله اي، با در نظر گرفتن کلاس به عنوان واحد نمونه گيري استفاده شد. تعداد حجم نمونه 57 نفر بود که در دو کلاس 29 و 28 نفره حضور داشتند. ابزار مورد استفاده در اين پژوهش شامل آزمون هاي يادگيري پژوهشگر ساخته و پرسشنامه انگيزه پيشرفت هرمنس بود که از روش پيش آزمون پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. يافته هاي اين پژوهش نشان داد که 1- ميزان يادگيري دانش آموزاني که از طريق الگوي طراحي آموزشي مريل آموزش ديده اند نسبت به دانش آموزاني که به صورت سنتي آموزش ديده اند بييشتر است. 2- ميزان انگيزه پيشرفت دانش آموزان در دو گروه از لحاظ آماري تفاوت معناداري با هم ندارد.

ارایه مدلی برای ارتقا سطح درگیری شغلی مدیران واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس سبك های شناختی، منبع كنترل و الگوهای رهبری

هدف اساسي اين مطالعه، ارايه مدلي براي ارتقا سطح درگيري شغلي روسا و مديران واحدهاي دانشگاه آزاد اسلامي است. روش تحقيق به کار رفته در اين پژوهش بر پايه مفروضات همبستگي و مقطعي (غير طولي) است. اين مطالعه از نوع ميداني (اجراي پرسشنامه) است. چون اين پژوهش در محيط طبيعي دانشگاه صورت مي گيرد، ميزان مداخله پژوهشگر در حداقل ممکن مي باشد و متغيري هم دستکاري نمي شود. تعداد 198 نفر از روسا و مديران واحدهاي دانشگاه آزاد اسلامي با روش تصادفي چند مرحله اي انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه هاي سبک شناختي(CSI) ، منبع کنترل (راتر، 1978)، تعهد سازماني (ماودي و همکاران، 1979)، و پرسشنامه محقق ساخته الگوهاي رهبري است. به طور کلي، نتايج رگرسيون چندگانه نشان داد که بر اساس الگوهاي رهبري، سبک هاي شناختي و منابع کنترل مي توان مدلي را براي پيش بيني و ارتقا سطح درگيري شغلي ارايه کرد. نتايج تحليل مسير نيز حاکي از ارتباط مستقيم و غير مستقيم متغيرهاي ياد شده با درگيري شغلي است.

تاثیر جو اجتماعی در شكل گیری ارتباطات دانش آموزان دوره متوسطه دبیرستان های منطقه 15 شهر تهران

پژوهش حاضر با هدف اصلي شناسايي تاثير جو اجتماعي در شکل گيري ارتباطات دانش آموزان مدارس دوره متوسطه است. جامعه آماري، معلمين دبيرستان هاي منطقه 15 آموزش و پرورش شهر تهران است. در نمونه آماري با انتخاب تصادفي به حجم 300 نفر و با روش پس رويدادي و با استفاده از يک پرسشنامه 45 سوالي محقق ساخته با اعتبار 0.93 طراحي و اجرا شده است. داده ها در دو سطح توصيفي و استنباطي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت و يافته ها حاکي است: 1) بين نمرات جو اجتماعي حاكم بر مدرسه و نمرات شكل گيري ارتباطات و تعاملات دانش آموزان همبستگي مثبت و در حد بالا و معنادار مشاهده شده است. 2) بين نمرات جو اجتماعي حاكم بر مدرسه و نمرات قانون مداري دانش آموزان همبستگي مثبت و در حد بالا و معنادار مشاهده شده است. 3) بين نمرات جو اجتماعي حاكم بر مدرسه و نمرات مسووليت پذيري دانش آموزان همبستگي مثبت و در حد بالا و معنادار مشاهده شده است. 4) بين نمرات جو اجتماعي حاكم بر مدرسه و نمرات همكاري گروهي دانش آموزان همبستگي مثبت و در حد بالا و معنادار مشاهده شده است. 5) بين نمرات جو اجتماعي حاكم بر مدرسه و نمرات همدلي دانش آموزان همبستگي مثبت و در حد بالا و معنادار مشاهده شده است. 6) بين نمرات جو اجتماعي حاكم بر مدرسه و نمرات انتقادگري و انتقادپذيري دانش آموزان همبستگي مثبت و در حد بالا و معنادار مشاهده شده است. 7) بين نمرات جو اجتماعي حاكم بر مدرسه و نمرات عزت نفس دانش آموزان همبستگي مثبت و در حد بالا و معنادار مشاهده شده است.

مدل سازی معادلات ساختاری شاخص های آموزشی و تربیتی موثر بر میزان اعتماد اجتماعی شهروندان تهرانی به دانشگاه آزاد اسلامی

پژوهش حاضر با عنوان «بررسي عوامل آموزشي و تربيتي موثر بر ميزان اعتماد اجتماعي شهروندان تهراني به دانشگاه آزاد اسلامي در سال 1389» است. هدف اين پژوهش شناخت عوامل تاثيرگذار بر ميزان اعتماد اجتماعي در بين شهروندان تهراني به دانشگاه آزاد اسلامي و دست يابي به يک الگوي نظري تحليلي مي باشد که با استعانت از نظريه هاي مرتبط، عوامل مهم و اثر گذار مورد بررسي قرار مي گيرد. پژوهش حاضر با طرح پرسش هايي که آيا عوامل اشاره شده بر ميزان اعتماد اجتماعي به دانشگاه آزاد اسلامي موثر است؟ ضريب تاثير کدام يک از عوامل و شاخص ها بيشتر است؟ به تحليل و تبيين موضوع پژوهش پرداخته است. روش تحقيق اين پژوهش، پيمايشي و ابزار سنجش، پرسشنامه پنج گزينه اي مبتني بر مقياس ليکرت است. اعتبار محتوايي ابزار سنجش با توجه به CVR بدست آمده 0.85 است و سنجش روايي سازه اي با استفاده از تکنيک تحليل عاملي و آماره KMO برابر 0.91 بدست آمده که در سطح بالايي بوده و نشان از همبستگي گويه هاي مقياس است. در بحث سنجش پايايي ابزار اعتماد اجتماعي، گويه هاي منتخب در دو بررسي مقدماتي و نهايي مورد تحليل قرار گرفتند که نتايج حاصل نشان مي دهد مقياس هاي بکار رفته از قابليت اعتماد قابل قبولي برخور دارند. به طوري که ضرايب همبستگي در بررسي نهايي افزايش را نشان مي دهد و آلفاي مقياس ها در بررسي مقدماتي0.90 و در بررسي نهايي برابر با 0.95 است که هر دو در حد بالايي است. نمونه مورد مطالعه 1000 نفر از دانشجويان واحدهاي منطقه هشت دانشگاه آزاد اسلامي و والدين آنها هستند که با روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي و در نهايت با استفاده از روش تصادفي ساده انتخاب شده اند. براي انجام مباحث مدل سازي از نرم افزار ليزرل استفاده شده است. نتايج اين پژوهش بر وجود يک الگوي رابطه معناداري و مستقيم بين شاخص هاي متغيرهاي مستقل عوامل آموزشي و تربيتي با متغير وابسته ميزان اعتماد اجتماعي حکايت دارد. مهم ترين معرف هاي شاخص هاي آموزشي به ترتيب اهميت غني بودن کتابخانه، کيفيت آموزشي، امکانات و فضاي آموزشي است. به عبارت ديگر با ارتقا کمي و کيفي شاخص هاي آموزشي و تربيتي، ميزان اعتماد به دانشگاه آزاد اسلامي افزايش مي يابد. همچنين مهم ترين معرف هاي شاخص هاي اجتماعي به ترتيب اهميت، پايگاه اجتماعي فرد و جايگاه اجتماعي دانشگاه آزاد اسلامي است به عبارت ديگر با ارتقا کمي و کيفي شاخص هاي اجتماعي، ميزان اعتماد به دانشگاه آزاد اسلامي افزايش مي يابد. همچنين نتايج الگوسازي معادلات ساختاري حکايت از رابطه بين متغيرهاي مستقل و متغير وابسته است. با توجه به شاخص هاي الگوسازي مي توان استدلال کرد که مدل هاي ارايه شده از برازش خوبي برخوردار بوده و انطباق مطلوبي بين مدل به تصوير درآمده و يا مدل ساختاري شده با داده هاي تجربي فراهم گرديده است. به عبارت بهتر متغيرهاي فوق صلاحيت لازم را جهت استفاده در قالب يک مدل نهايي پژوهش را دارند.

بررسی نظریه میدان شكل ساز در یادگیری زبان

هدف اين پژوهش مطالعه و کاربرد نظريه ميدان شکل ساز در حيطه يادگيري زبان است. روش پژوهش از نوع علي- مقايسه اي بوده و جامعه آماري آن کليه دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مرکز در رشته هاي علوم انساني به جز زبان هاي خارجي بودند. با استفاده از نمونه گيري خوشه اي 300 دانشجوي زن و مرد انتخاب شدند. با استفاده از نرم افزار آموزش زبان سواحيلي 20 لغت صحيح انتخاب شده و سپس با درهم ريختن حروف اين لغات 20 کلمه در هم ريخته نيز تهيه گرديد. با نرم افزار پاورپوينت 20 قاب شامل 20 لغت صحيح و 20 لغت درهم ريخته از زبان سواحيلي تهيه شد. همساني دروني لغت هاي اين قاب ها بر اساس آلفاي کرونباخ 0.84 و پايايي بازآزمايي اين لغت ها نيز معادل 0.87 برآورد شد. هر قاب به مدت 10 ثانيه براي آزمودني ها به نمايش گذاشته شده و آنها لغاتي را که صحيح تشخيص مي دادند، انتخاب و يادداشت مي کردند. براي تحليل داده ها از روش آزمون دو جمله اي استفاده شد. نتايج نشان داد که: 1. در 13 مورد از 20 مورد، انتخاب لغات درست به طور مشخصي بيشتر از انتخاب نادرست لغات بوده است. 2. لغات درست در 56.25 درصد از موارد، توسط شرکت کنندگان انتخاب شدند. 3. نظريه ميدان شکل ساز در يادگيري مهارت کلامي پاسخگو است. 4. بين دقت ترسيم لغات صحيح و در هم ريخته زبان سواحيلي تفاوت وجود دارد. 5. بين زنان و مردان در دقت ترسيم لغات صحيح و در هم ريخته زبان سواحيلي تفاوت وجود ندارد. اين يافته ها با پژوهش هايي که در ساير کشورها در مورد زبان هاي چيني و روسي انجام شده همخواني دارد، بنابراين نظريه «ميدان شکل ساز» در رابطه با جايگاه حافظه و تسهيل يادگيري در مهارت هاي کلامي پاسخگو است.

بررسی نقش مذهب بر سلامت روانی دانشجویان دانشگاه های استان ایلام

سلامت رواني به عنوان يکي از دو رکن سلامتي، لازمه يک زندگي مفيد، موثر و رضايت بخش فردي است. سلامت روان افراد يک جامعه، خصوصا اقشار موثر و سازنده آن، لازمه پويايي، بالندگي و اعتلاي آن جامعه است. نقش برجسته و منحصربه فرد دانشجويان به عنوان مديران و سازندگان آينده هر جامعه، ضرورت تامين سلامت رواني آنها و نيز شناسايي و حذف عوامل منفي موثر بر سلامت رواني آنها را ضروري مي نمايد. اين بررسي از نوع توصيفي بوده و جامعه آماري آن نيز کليه دانشجويان مشغول به تحصيل دانشگاه هاي استان ايلام در سال تحصيلي 89 -1388 مي باشد. به منظور مقايسه سلامت رواني، يک نمونه 1000 نفري با توجه به نسبت دانشجويان هر دانشگاه به کل دانشجويان دانشگاه هاي استان ايلام، به صورت طبقه اي نسبي انتخاب گرديده و پرسش نامه هاي سلامت رواني GHQ28 و نگرش مذهبي براهني را تکميل نمودند. براي تجزيه و تحليل داده ها از نرم افزار آماري SPSS و از روش همبستگي پيرسون براي تعيين رابطه بين متغيرها و از آزمون t براي مقايسه بين دختران و پسران استفاده شده است. نتايج بيانگر رابطه معنادار بين معدل آزمودني ها و نمره آنها در پرسش نامه سلامت عمومي و نگرش مذهبي است (t= -0.302 براي نگرش مذهبي، t= 2.80 براي سلامت رواني و P< 0.005). نتايج پژوهش بيانگر رابطه منفي معنادار بين معدل آزمودني ها و نمره آنها در پرسش نامه سلامت عمومي و نگرش مذهبي براهني است؛ از جمله يافته هاي ديگر اين تحقيق تفاوت بين سلامت رواني دانشجويان دانشگاه هاي مختلف استان ايلام باشد. به اين ترتيب دانشجويان دختر نسبت به دانشجويان پسر از سلامت رواني و نگرش مذهبي بيشتر برخوردارند. ضمن آنکه دانشجوياني که در خوابگاه ساکن نيستند نيز نسبت به دانشجوياني که در خوابگاه ساکن هستند سلامت رواني و نگرش مذهبي بيشتري دارند. همچنين به ترتيب دانشجويان دانشگاه پيام نور، آزاد اسلامي، علمي کاربردي، ايلام، باختر و علوم پزشکي ايلام سلامت رواني بيشتري دارند. در حالي که به ترتيب نگرش مذهبي دانشجويان دانشگاه پيام نور، علمي و کاربردي، آزاد اسلامي، ايلام، علوم پزشکي ايلام و باختر بيشتر است. به ترتيب نيز سلامت رواني دانشجويان گروه تحصيلي هنر، علوم پايه، فني و مهندسي، علوم انساني، کشاورزي و دامپزشکي و علوم پزشکي بيشتر است. در حالي که به ترتيب نگرش مذهبي دانشجويان گروه تحصيلي هنر، علوم پايه، فني و مهندسي، علوم انساني، کشاورزي و دامپزشکي و علوم پزشکي بيشتر است. همچنين نتايج به دست آمده از آمار توصيفي براي متغير گروه تحصيلي نشان مي دهد که به ترتيب سلامت رواني گروه هنر، علوم پايه، فني و مهندسي، علوم انساني، کشاورزي و دامپزشکي و علوم پزشکي و به ترتيب نگرش مذهبي گروه هنر، فني و مهندسي، علوم پايه، علوم انساني، کشاورزي و دامپزشکي و علوم پزشکي بيشتر است. نتايج بيانگر اين است که دانشجويان داراي نگرش مذهبي، از سلامت رواني بيشتري برخوردارند.

تفاوت تاثیر كلمات ربط ساده و مركب بر میزان برداشت مطلب در زبان انگلیسی

هدف از اجراي اين تحقيق بررسي ميزان درک مطلب از طريق متن هاي خواندني که جملات آنها توسط حروف ربط ساده به هم ربط داده شده اند، در مقايسه با متن هاي خواندني که جملات آنها توسط حروف ربط مرکب به هم ربط داده شده اند بوده است. بدين منظور، محقق جامعه آماري خود را دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي تويسرکان قرار داد و دو کلاس به عنوان نمونه آماري خود با استفاده از پيش آزمون انتخاب کرد و دانشجويان اين دو کلاس را به دو گروه سي نفره تقسيم بندي نمود. سپس با فاصله يک هفته در ميان پنج سري آزمون در اين کلاس ها اجرا گرديد. در واقع ابزار سنجش براي تاثير روش تدريس را همين آزمون ها تشکيل مي دادند. نتايج به دست آمده را از طريق آزمون T و ANOVA مورد تجزيه و تحليل قرار داد. نتايج حاکي از اين بود که تفاوت معناداري بين اين دو گروه وجود دارد: گروه تجربي يعني گروهي که متن هايي که جملات آنها با حروف ربط ساده به هم ربط داده مي شد مي خواندند از گروه شاهد پيشي گرفت (t= 11.084، معنادار در p< 0.05). تحقيق همچنين نشان داد که تفاوت معناداري بين اين دو گروه وجود دارد (F= 41.761، معنادار در p< 0.05) و نتايج آزمون شفه (Schefe) نشان داد که اين تفاوت مربوط به روش هاي به کار گرفته شده است نه جنسيت افراد گروه.

هنجاریابی مقدماتی آزمون فراشناخت ولز

هدف اساسي اين مطالعه هنجاريابي آزمون فراشناخت ولز روي دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي رودهن بود. بدين منظور، تعداد 490 نفراز دانشجويان (230 نفر پسر، 260 نفر دختر) اين دانشگاه به روش تصادفي مرحله اي انتخاب و با آزمون فراشناخت ولز مورد آزمون قرار گرفتند. نتايج نشان داد ضريب اعتبار آزمون به روش آلفاي کرونباخ، براي کل گروه برابر 0.896، پسران برابر 0.902 و دختران برابر 0.858 شد. خطاي استاندارد پرسش نامه با توجه به انحراف استاندارد کل که برابر 21.319 شد، مساوي 6.875 بود. روايي اين آزمون از دو طريق مورد بررسي قرار گرفت و نتايج بيانگر روايي قابل قبول آن بود. همچنين تحليل عاملي پرسش نامه بيانگر آن است که ساختار عاملي پرسش نامه بر وجود يک عامل در اندازه گيري تاکيد مي کند.

رابطه شیوه های شناختی یادگیری و پنج عامل بزرگ شخصیت با نگرش تفكر انتقادی دانشجویان دانشگاه تبریز

اين پژوهش توصيفي- همبستگي با هدف بررسي رابطه شيوه هاي شناختي يادگيري و پنج عامل شخصيت با نگرش تفکر انتقادي دانشجويان انجام پذيرفت. 346 نفر از دانشجويان کارشناسي دانشگاه تبريز و مشغول به تحصيل در نيمسال دوم سال تحصيلي 87-1388، به شيوه نمونه گيري تصادفي خوشه اي چندمرحله اي انتخاب و به پرسش نامه سبک هاي يادگيري کلب و فرم 60 سژالي پرسش نامه شخصيتي NEO و پرسش نامه نگرش تفکر انتقادي کاليفرنيا پاسخ گفتند. داده ها با استفاده از روش هاي آماري تحليل واريانس يک طرفه، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چندگانه شيوه گام به گام با نرم افزار 11.5 SPSS تجزيه و تحليل شد. شيوه شناختي مفهوم سازي انتزاعي (b=0.26) و سه عامل شخصيتي روان نژندگرائي (b=-0.74)، انعطاف پذيري (b=1.03) و باوجدان بودن (b=0.62)، 39 درصد از تغييرات نگرش تفکر انتقادي را پيش بيني مي کنند (P<0.01). بين برون گرائي (r= 0.36)، انعطاف پذيري (r= 0.33)، باوجدان بودن (r= 0.44)، و دلپذيربودن (r= 0.30) و روان نژندگرائي (r= -0.42) با نگرش تفکر انتقادي رابطه وجود داشت (P<0.01). بين روان نژندگرايي و دو شيوه شناختي تجربه عيني و مشاهده تاملي همبستگي مثبت وجود داشت (0.05 و (P<0.01، اين رابطه با آزمايش گري فعال و مفهوم سازي انتزاعي منفي بود (P<0.05). بين برونگرايي و تجربه عيني همبستگي منفي وجود داشت (P<0.05)، اين رابطه با شيوه آزمايش گري فعال مثبت بود (P<0.01). بين با وجدان بودن و شيوه مشاهده تاملي همبستگي منفي وجود داشت (P<0.05)، ولي اين رابطه با آزمايش گري فعال مثبت بود (P<0.01). بين انعطاف پذيري و آزمايش گري فعال رابطه منفي وجود داشت (P<0.05). بين سبک هاي يادگيري و عوامل روان نژندگرايي، برون گرايي، دلپذيربودن و باوجدان بودن رابطه وجود داشت (0.05 و(P<0.01 .

گسترش و رواسازی پرسش نامه شیوه های تربیتی والدین

هدف از مطالعه حاضر گسترش و رواسازي ويراست جديد پرسش نامه شيوه هاي تربيتي والدين فرزند- پاسخ است. در اين مطالعه به منظور تهيه پرسش نامه شيوه هاي تربيتي والدين PSQ، پرسش نامه اقتدار والديني PAQ بوري (1991) و خرده مقياس بي اعتناي مقياس جهت گيري شيوه هاي تربيتي والديني P-SOS شفر (2000) پس از ترجمه، در مورد نوجوانان دبيرستاني 14 تا 19 سال رواسازي شد. براي ترجمه پرسش نامه ها به فارسي، روند ترجمه نظام مند استاندارد به کار گرفته شد. جهت آزمون ساختار عاملي پرسش نامه ها از تحليل عاملي تاييدي استفاده شد. نتايج نشان داد که ويراست جديد پرسش نامه شيوه هاي تربيتي والدين (پدر و مادر) پرسش نامه اي قابل اعتماد براي اندازه گيري شيوه هاي تربيتي پدران و مادران توسط فرزندان است و اين ابزارها براي مطالعات اين حوزه در زمينه هاي باليني، آموزشي و پژوهشي و هم چنين مطالعات نوجوانان و جوانان از هر دو جنس مناسب است.

بررسی ارتباط بین سبك های یادگیری، ویژگی های شخصیتی و شیوه های حل مساله در دانشجویان

مطالعه حاضر با هدف بررسي رابطه بين سبک هاي يادگيري، ويژگي هاي شخصيتي و شيوه هاي حل مساله در دانشجويان دانشگاه هاي دولتي و غيردولتي استان خوزستان انجام شد. 300 دانشجو که به صورت تصادفي چندمرحله اي انتخاب شده بودند، سه پرسش نامه، سياهه سبک هاي يادگيري کلب، آزمون شخصيتي نئو (FFI-NEO) و پرسشنامه جهت گيري مقابل هاي مشکلات تجزيه شده (cope) را تکميل نمودند. براي بررسي فرضيه هاي تحقيق از آزمون هاي تحليل واريانس چندراهه، آزمون تعقيبي توکي و ضريب همبستگي پيرسون استفاده شد. نتايج نشان داد که افراد داراي سبک هاي يادگيري جذب کننده و همگرا در ويژگي روان رنجور خويي با هم تفاوت معناداري داشتند. همچنين افراد داراي سبک يادگيري همگرا و واگرا از يک سو سبک يادگيري جذب کننده و همگرا از سوي ديگر داراي تفاوت معناداري دارند. يافته ديگر اين تحقيق تفاوت معنادار در شيوه حل مساله در بين دانشجويان داراي سبک يادگيري جذب کننده و همگرا بود. نتيجه نهايي اين تحقيق وجود ارتباط معنادار بين شيوه هاي حل مساله با ويژگي هاي شخصيتي بود، به گونه اي که افراد روان رنجورخو از شيوه هاي ناسالم حل مساله و افراد برون گرا و داراي و داراي ويژگي شخصيتي توافق پذيري و وجداني بودن از شيوه هاي سالم حل مساله استفاده مي کنند.

ارتباط راهبردهای یادگیری و سبك های حل مساله با پیشرفت تحصیلی

پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه راهبردهاي يادگيري و سبک هاي حل مساله با پيشرفت تحصيلي انجام شد. بدين منظور 293 نفر از دانشجويان علوم انساني و فني مهندسي از طريق نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شدند و پرسشنامه راهبردهاي يادگيري پنتريچ و همکاران (M.S.L.Q) و سبک هاي حل مساله کسيدي و لانگ در مورد آنان اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگي پيرسون، آزمون T مستقل و رگرسيون چندمتغيره مورد تحليل قرار گرفتند. نتايج حاصل از آزمون همبستگي و تي مستقل نشان داد که: 1. بين راهبردهاي يادگيري با پيشرفت تحصيلي رابطه وجود دارد. 2. از بين سبک هاي حل مساله فقط رابطه سبک خلاق با پيشرفت تحصيلي معنادار است. 3- بين انواع راهبردهاي يادگيري و سبک هاي حل مساله خلاق، اعتماد و گرايش ارتباط مثبت و برعکس با سبک درمانده رابطه منفي و معنادار وجود دارد. سبک هاي کنترل و اجتناب نيز هيچ گونه رابطه اي با راهبردهاي يادگيري نشان ندادند. 4. بين جنسيت و راهبردهاي يادگيري به جز در راهبرد خود نظم دهي فراشناختي تفاوت معناداري مشاهده نشد. 5. دانشجويان علوم انساني بيشتر از دانشجويان فني- مهندسي از راهبردهاي يادگيري استفاده مي کنند. 6. در نحوه استفاده از سبک هاي حل مساله تفاوتي بين دانشجويان علوم انساني و فني- مهندسي وجود ندارد. 7. نتايج تحليل رگرسيون نيز نشان داد که راهبرد بسط دهي و سبک حل مساله خلاق پيش بيني کننده پيشرفت تحصيلي مي باشند. در کل راهبردهاي يادگيري و سبک هاي حل مساله 5.8 درصد از واريانس پيشرفت تحصيلي را تبيين کردند.

« بعدی  ۲۵۸  ۲۵۷  ۲۵۶  ۲۵۵  ۲۵۴  ۲۵۳  ۲۵۲  ۲۵۱  ۲۵۰  ۲۴۹  ۲۴۸  ۲۴۷  ۲۴۶  ۲۴۵  ۲۴۴  ۲۴۳  ۲۴۲  ۲۴۱  ۲۴۰  ۲۳۹  قبلی »